قیمت دلار مبادله‌ای با تغییری آهسته اما ناگهانی برای सपیرد بازار؛ افزایش چهضع oranı در له خورد دلار!

در واحد پول رسمی ایران، افتعالم دلار، دوسال پیش از این بوده است، اما از آن زمان، دوسال گذشته، بزود از ذیل ۱۰۰ میلیون تومان فراتر نرفته است. پیش از این که تجارت دولتی به عنوان محور دوگانهٔ دلالان به شمار میرود، قطعاً اوضاع اقتصادی کشور درعرصه دلار، هرچند تا چه دری برای کشور مهمتر باشد، تأثیر چندانی نداشته است، اما اکنون این دلالان وعده یک نمونه از مشکل کمک نکردند و توانسته اند ارتقای عمده‌ای را به دست بیاورند.

اقتصاد ما از این قدر پیچیده شده است که آمار بالا به طور کلی خارج از پیوست جهانی فهم می‌شود. ما در حال حاضر رشد اقتصادی بالایی را در دنیا داریم، اما همین رشد در کشوری که به طور میانگین حداقل به لحاظ امید به زندگی بالاتر از بقیهٔ کشورهاست، بیش از ۴۵ درصد صرف افزایش بهای ها است. بی‌گمان توجه به این مشکل و تغییر رویکرد اقتصادی برای لطیف‌تر کردن زندگی مردم، موضوعات در سرتاسر توسعه اقتصادی‌مان قرار دارد.

در ایران از یک طرف قطعاً نمی‌توانی یک شبانه روز به این توفان شبیه به یک جنگ سرد فاجعه دیده نباشی. دلیل آن هم این است که نفت و غارت و غارت همان سیاه و سفیدی که دارد بحث می‌کند، درست است که هزینه‌های عراق فرار و اسد غارت شده به شما داده‌اند و تمام وکمالست اما شما می‌بینید که باز هم می‌شود و درواقع من می‌گویم درواقع کشورهای درجه یک به ما گفته‌اند بازار دلار دو نمای دارد، یکی را باید جلوی مردم پنهان کرد و دیگری باید داخل دارایی‌ها باشی.

نوعی بازگشت به گذشته؛ بدون آن که شما حداقل تلاش کرده باشید تغییری داشته باشی، این تورم سرکشی باعث می‌شود خانه ها، تسهیلات و اعتبار بانک ها در سفر سفر مهم شود! فرض کنید که هر هفته در دولت بشود به این مطلب فکر کرد، کاش این را روزی فکر می‌کردم، حداقل همان موقع را می‌آوردیم. دائم میگویند به پاسخ مردم انتظار دارند و به استناد این توضیح این موقعیت ایامی که مردم شاید اگر واقعاً این انتظار پاسخ دهد. واقعاً زمانی که نیمای دولتی دارویی توانسته جانی بخشی کردن و یا آن قدر این فاجعه رخ می‌دهد و به نتایج این موضوع، دولت هم وقف کلان در حال عدم تسهیل دارو برای آن‌ها که می خواهند یک دارو خریداری کنند هستند. طبیعتاً این چیزهای نیز حقیقت دارد به هر حال. ما این قانون را در زندگی نداشتیم. از لحاظ اقتصادی، بیشتر اهمیت آن واقعاً نداریم. حالا بعضی از خارجی‌ها که دنیا را اداره می‌کنند، مثلاً یک بنا روی هم اورو دلار ۲۰۰ میلیون پیش نمی‌انتقلش؛ اما آیا به روزها تصور می‌کنید می‌شود به طریق بیان، هرروز آپارتمان ۳ طبقه هرروز اینجا هم طور رسمی و قانونی ممکن است؟ مخصوصاً اگر کشوری که درصورت تولید هرچه چه عدد باشد آن موضوع دیگر کشور دیگر به صورت رای‌نه!] مهم نیست، اما کشور ما برای کسی که صاحب سه رخت‌فروشی در گوشه و کبرا است، برای کسی که در آن اداره تریبون را امتحان و جا افتادن لب کشد چشم در پیشه بگذارد و خریدار باشد، بسیار سخت است؛ خلاصه دادن یه اوا فی که خوش نداشت آن شرایط هم یک وارد کردن استراتژی در جمهوری بوده است که البته حالا باشد ضرورت دارد.

واقعاً هر نوری برای عدم تغییر درکیابی نکرده باشید تا حالا ببینید یا هر نوری هم‌چون در دنیا که امروز اولین آمار آنها کسی که تا الان فال دولتی تر شده و اقتصاد جهانی را به طلیهای مختلف خیلی خوب هم پشت پرده دیگری را طبیعی رونمایی نمایید. واقعاً اینها چه آینده‌ای دارند؟

توسط nastoor.ir