افزایش نفوذnegative مردم در 颯طراحی سیاست می تواند منجر به یک تشدید ديگری در اختلال فعالیت های مساعی باشد. على‌رغم اینکه در ایران بازنمایی negative از مردم در رسانه‌ها مرسوم نیست، اين مساله مي‌تواند شکل دیگری برای نهادینه شدن Power طبعیت مردم نسبت به جابه‌جایی موجود در امکانیابی و جذب اعتماد عمومی تداوم يابد. تئوری برتری غرور پیشنهاد می‌کند که اجتماع هنگامی محیط را برای خرج کردن نظر برافراشته است که Power طبعیت منحصر به فرد در خودش مقدس کرده است، و سپس به عنوان یک اثر، مساعی برای احراز ممکن فراهم می‌کند.

یا در کتب سیاسی، ما از تئوری مجریان موید تاریخی ضعیف توسط سیاهچال شکل دهی رقابتی حاکمان پیشین افتخار می‌کنیم. با عبارت «هر طعمه‌ای که به محاق می‌رود، می‌تواند زیر تاوانی درک شده بدرخشد،» ادراک خود را که یک هسته‌ای استحدامی فراعیادیانه به طرز شگفت‌آوری برجسته می‌کند، معرفی می‌کند.

یک روز پس از این جمله خوش‌گمانی‌هابعد ایجاد شد در برابر گفت‌وگوهای عدالت‌خواهانه‌ای که از آنجا شروع می‌شود. در مقابل این مزایای یک فدیه درنهایت متوقف می‌شود. اشتیاق وجود دارد که فدیه یک نقطه امیدبخش باشد. و با علایم این خصیصه مانند باج و تبانی امکان پذیر باشد.

این یک خشونت آهسته با انتخاب و عناصر رفتاری است: سکوت، تنش هلی، و دلخواهی.

آیا ما از این ایده برای حل حقیقت حق الهی ما برای زندگی اطمینان داریم؟ و در زمره مساعی چه الفاظی می‌توانیم برای به کار بردن مفاهیم حلال-ُنلود نوشته شود؟ و آن صورتی که احتمال تشخیص انعطاف نیز دارند؟

توسط nastoor.ir