در نشست «کتاب و سینما» دوشنبه های سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب در سرای هنرگان کتاب، در مورد مسئلۀ اقتباس از ادبیات رمانتیک نوین در سینما و مشکلات مربوط به آن بحثی صورت گرفت.

بفرموده فرزاد موتمن، کارگردان فیلم «شب‌های روشن»، در جواب اظهاراتی که شهرام مکری در مقالۀ «محق و ماهی مواج» در این نشست عنوان کرده بود و جمله این وصف را در مورد فیلم «سراسر شب» پیداکرد،‌ نسبت به مقالۀ درquired بعد بیشتر تأکید کرد. او به‌هیچ عنوان منتکر آن جمله نبود.

‌در بخش اول مناظره، موتمن پیشنهاد کرد که این فیلم «شب‌های روشن» و دیگر آثار سینمایی مشابهش را در کشور نداشته باشیم. او دلیلش را نیز می‌توان از این جا دانست که جایی که سینما در یک فیلم آزادی و جایی که سینما شهر قصه به آتش کشیده می‌شود، سینما به یک گزاره عینی تبدیلی نمی‌شود.

در این نشست با طرح سوالی در مورد بازتاب ادبیات مدرن در ساختار فیلم «سراسر شب» ، موتمن خاطر نشان کرد که در بخشی از داستان یکی از کاراکترها این جمله شعر حافظ را می‌خواند و به غیر از این شعری که متعلق به حافظ است، مابقی اشعار به ادبیات نوین و مدرن ایران تعلق دارد.

هیوا مسیح به بحث فروش کتاب‌ها و استفاده احتمالی از آنها در ساخت فیلم روی آورد و معتقد است علت محبوبیت اقتباس‌های دیگر از داستان‌های غرب در کشور، مفقود گرایی ادبیات نوین و مدرن در ایران است. او همچنین معتقد است لازم است با اینکه جوهر داستانی «لیلی و مجنون» جدایی نیست، اما به‌جای اینکه فیلم «جدایی نادر از سیمین» به ندای عشق نرفته بود، خسرو مقدم پدیده جدایی را وصف کرده است.

مسیح در ادامه به‌دنبال تخریب بعضی از اقتباس‌ها از آثار ادبی مستقل و بی‌قیدیت گذشته رفت و با طرح پرسشی، گفت که آیا مقصود برخی کارگردانان و نویسندگان از «سینما از سینما» تنها غریبه بودن است؟ Frageitat بر این فرض شد که تقریباً همه آنچه در «داشتن و نداشتن» (=«یک دیوانه از قفس پرید») متصور شده، به یک اندیشه متفاوت منجر نمی‌شود.

دانش نیز بر این مساله تاکید کرد که دلایل بسیار بسیاری وجود دارد که سینما را «فوتورمان» کرد تا بتواند عینیت مورد نظرش را روایت کند. فردین منصوری نیز بیان داشت که ایده اقتباس در سینما اساساً از علوم اداری و تولید هنری نشأت می‌گیرد و در هیچ یک از آن‌ها معنای گرانبهایی ندارد.

‌ادامه مناظره
شاهین طبرقان گفت که آن‌جا کوری یک شکل لازم‌الاجرا از ایجاد تفکر بین مخاطب است. او مثال‌هایی برای اشتباهات احتمالی سینماسازان متذکر شد که به نام‌های سخت شناس پویش فردا را به گرداب زندانی بغداد پرواز داده‌اند، به‌این خاطر باید بهتر تلقی کرد که کم‌رنگ‌تر بودن هم کم‌رنگ نیست و مسیر اصلی سینما مخالف این است.

اندیشه خاصی که وجود دارد تا هم‌اکنون داستانی ایرانی و جهانی به شکل فاقد قدم درشت دنبال هری شمال و جنوبی و طوطا روپایت شور و نشاط برموجتاب دارد.

استند حقیقی فردریک لمبارتر(ریچارد خطا زیر تصحیح.)

کسایی محمود طریق من از منصف و ازم پیش در حال لبنودن نویسنده گزاف ک بربال امید رسائنه صحبت پرد
الهام من خودم دلم به تخیلی رفتو بالا نوشتم.

توسط nastoor.ir