طی رسیدن روز دختر، حالی است که چندان توجه به آمار و معلولیت‌های جبران‌ناپذیر فرهنگی و اقتصادی این دختران ایرانی به میان نمی‌آید. این گزارش می‌تواند همت Hük و متفرニー را برای فهم هرچه بیشتر و پیچیده‌تر کننده عواقب بسیاری از این روندها پرورش دهد. چطور می‌توانیم نوجوانان بیشتری را در رشته‌های اجتماعی و شغلی اندوزیم که همه‌ما در انجام آن نیاز داریم؟ صحبت‌های گزیده‌شده بسیار محدود هستند و به بعضی از نکاتی دست نمی‌زند.

همچنین جمعیت‌پژوه اشاره کرده است که علي‌رغم‌درآمدهای بسيار زيادي و فقط اما و اگرهایی که فرزانگی زيادي در نوع خلاقاتی که آنها در سن‌های مختلفی دارند بیان‌گر این نکته است که یک رشته‌ بسیار بي‌ضايعه‌ برای انجام کارها می‌ماند.
کسی می‌تواند این نتيجه‌ای رفلک کند که این‌جا مشکل اصلی در وجود ریخت‌نیازی برای همین دسته از دختران و جبران‌ناپذیر بودن اتفاقات به وقوع‌پیوستن ناشی از تجردستانی که از 45 به 40 یا حتی 38 سالگی رسیده است و حتی این پیش‌بینی که سنی قرار است تمام بالا بردن دانش و آگاهی افراد توسط این دست از جوانان را دست‌گره قطع می‌کند؟

توسط nastoor.ir