فردوسی و سعدی: دو روی سکه هویت ایرانی
در آغاز نشست، «سعدی‌یار» هوش مصنوعی تخصصی سعدی‌شناسی توسط مهندس عکاف معرفی شد. سپس کوروش کمالی، مدیر مرکز سعدی‌شناسی با ارائه پژوهش خود در مورد «سعدی و فردوسی دو روی سکه هویت ایرانی» گفت: این دو شاعر بزرگ در اردیبهشت ماه دل‌انگیز به نام کوچک اتحاد و توامان دوگانگی انسان، پند و موعظه و فراست، آزادی و بندگی، طبیعت و مجنون و غیره. بدیهی است که به مناسبت تقارن برپایی بزرگداشت آنها می‌خواهیم در این نشست گنجی از تجربه و اندیشه آنها را به‌اندازه ممکن در اختیارمان داشته باشیم. در‌حالی‌که اندیشه‌ها و تجربه‌های دو شاعر بزرگ و بشمار بزرگ موحدین و جانکاه ما به صراحت بیان نشده است، اما آنچه که از مطالعه آثارشان پیداست انشایی از سوی هر یک از آنها از جهان گیتی (پیچ‌و‌پل‌آستانه زندگانی) و تجزیه به ناحیۀ بنیانان نفس (اصول و معیارهای ایمان و دیانت) و انتخاب برخی از کاستی‌های سایۀ الهامات برون‌زا یا تقریرها و اقتضای تنبیه و ترغیب اعضاء و رکن‌ها، چالشی مهیا و استوار بنیان جهان نوینی برای انسان‌ها شده است.
درون‌مایه‌های آن جای این سؤال قرار می‌گیرد که منظورشان از این مقطع مهم در جهان گیتی و این روزگار الان کدام است؟ در دیگر کلام، این سؤال بیت آخر و پایانی از اشعار خود را دانسته در دلِ دغدغه‌هایی به یاد آنان می‌ریزیم که این روزگار نو عالم‌اندیشی و پیچ‌و‌پل‌آستایی عالم‌گیر بزرگی از جهانیان را جلب کرده است.

کوروش کمالی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: به‌عبارت دیگر، درست در دوران زندگانی فردوسی، زبان دری، زبان شعر و ادب شد، به حد کمال رسید و مجامع بزرگی از شعرا و نویسندگان در دربار سامانی و غزنوی در خراسان بزرگ پدید آمد. ابن‌سینا و بیرونی، معاصر فردوسی‌اند و رازی، طبری، فارابی، غزالی، خیام و بیهقی با کمی فاصله به‌همان دوران تعلق دارند. در کمتر دورانی از تاریخ ایران چنین کهکشان پرستاره‌ای از درخشان‌ترین چهره‌های علم و ادب و هنر و سیاست و آن جوشش و تلاش شکوفایی همه‌گیر را می‌توان دید و شاید بتوان گفت که این دوران در نوع خود بی‌نظیر است.

سعدی، شاعری است مجرب
مدیر مرکز سعدی‌شناسی سپس افزود: در این دوران، شکوفایی فرهنگی، بازگشت به شناخت گذشته، نه به‌معنای ارتجاعی، بلکه به معنای نوزایی فرهنگ کهن در سطحی عالی‌تر، چشمگیر است. نگاه به گذشته برای ساختن آینده، بازیابی آنچه گم شده، ولی ارزش خود را از دست نداده، یکی از ویژگی‌های مهم شکوفایی فرهنگی است. در‌حالی‌که دوران سعدی چنین نیست؛ دورانی برآشفته است؛ چون موی زنگی. شکست‌های تاریخی، حملۀ مغول، بحران اقتصادی و اجتماعی و فروپاشی مراکز بزرگ سیاسی و فرهنگی و مذهبی آن روزگار، یأس و فقر و نابسامانی و بی‌اخلاقی را گسترش داده است.

دریغ آن که سعدی در این شرایط فرهنگی و تاریخی، ادبیات خویش را شیوه‌ای بیان از نداشتن امیدواریم؛ یعنی اندیشۀ نادانسته‌ای فداکارانه و آگاهانه در عمل کرد. در‌حالی‌که فردوسی از تمامی این دوران‌، و بیشتر در زمان سامانی‌های خراسان، به‌ویژه در کانون سلطنت و ملت آن روزگار چندان بهره‌ور نبوده است، با انواع تیز و تیزتر شدن انبوه دغدغه‌ها در دوره غزنویان برای نگاشتن جهان‌ستیزی، دوباره سرایی ستیزه برآورد. شگفت‌آور آنکه در آن استمداد سعدی افسانۀ یک شخص و یا جد قومش بار ابن‌سینا و برهان توحید و ظهور کلیات قُران کامِل را استمداد نمود! به یک تعبیر دیگر، شاید بتوان گفت که در دوره سعدی است که فردوسی را، فلسفه و فلسفه نویسی ملکوتی و الهی کرده‌ است.

اهمیت سعدی در امر ملی و تداوم فرهنگ ایرانشهری
سعدی شاعری است مجرب و علاقه‌های خود را در شعرش صورت‌بندی کرده است. انتظار یکپارچگی مطلق آثار او انتظاری نادرست است. سعدی شاعر است و اندیشه‌اش در سیالیت شعر قابل فهم است. او اهل شریعت است، شعر عاشقانه سروده، به سیاست پرداخته و بین دین و سیاست یا امت و ملت تفکیکی را که بعد از مشروطه و به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی پدیدار شده است را تصور نمی‌کرده است. بر اساس روش‌شناسی اشتراوس و «مفاهیم» و یافته‌های استاد جواد طباطبایی به خودآگاهی ملی در آثار سعدی رسیدیم. سعدی در آثار خود به نظامی سیاسی-فرهنگی از مفاهیم و شخصیت‌ها و روایت‌ها آگاه بوده و خود در بازسازی آن نقشی مهم ایفا کرده است. سعدی مطابق سنت ایرانیان به‌ویژه پس از اسلام نوعی پوشیده‌نویسی (به زبان اشتراوس) را آگاهانه یا ناآگاهانه به‌کار برده است. در این پوشیده‌نویسی برخلاف فردوسی ایران و شخصیت‌ها و روایت‌های آن برجسته نمی‌شود، اما درون‌مایه‌ها ایرانی است.

مشخص است که خودآگاهی ملی در آثار سعدی در راستای تداوم و مطرح کردن ایران‌گرایی عملی و پنهان است. ایرانیان همواره با پنهان و آشکار کردن نوبتی ایرانیت آن را نگه‌داری کرده‌اند؛ به‌ویژه در دوره‌های پرخطر. شاید اگر تعصب ایرانی و رجزخوانی‌های بی‌محابا در ایران رایج می‌شد بازسازی ایران پس از حمله‌های سهگمین ممکن نمی‌بود. ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی ایرانی زیسته‌اند، در زبان و رفتارهای روزمره و در شعرهای مختلف و نثرهای گوناگون و در دیوان‌سالاری و جنگ و صلح، بدون آنکه نام ایران را فریاد زده باشند. آثار سعدی بخشی از ایران‌گرایی عملی و پنهان است.

سعدی کاشف زیبایی
استاد عبدالعلی دستغیب در ادامه سخنرانی خود در بخش دوم نشست علمی درباره «سعدی کاشف زیبایی» گفت: ظرائف کار سعدی، چه در شعر چه در حکایت و مجالس و موعظ بسیار است و او نثر و شعرنویسی است که پسند همگان بوده است. جایی از گفته دوستی می‌آورد که: خلاف رأی صواب است که ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام و جای دیگر می‌گوید: «سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی/ باغ طبعت همه مرغان شکر گفتارند». آنچه در نظر نخست در مطالعۀ آثار سعدی به‌چشم می‌آید، زیبایی و زیباتر کردن طبیعت و انسان است. به گفتۀ هانری ماسه «حقیقت احساس طبیعت در نظر سعدی نشانه‌هائی از لطافت دارد. این احساس، عامل وحدت وجود حماسه‌های هند بار مانتیک‌های فرانسه نیست که مایل بودند آن‌قدر در طبیعت فروروند که در آن غرق شوند. سعدی و طبیعت جذب نمی‌شود و نمی‌تواند خود را در آن از یاد ببرد. لذتی که سعدی از طبیعت می‌برد، شعری ژرف و مرموز نیست بلکه به «حواس» نزدیک می‌شود و به ادراک زیبائی‌ها و ظرافت‌های طبیعت قناعت می‌کند. در اشعار سعدی، طرح‌ها و توصیف‌ها زیاد است، اما هرگز از آن‌گونه ابراز احساساتی که به‌نظر گزافه می‌آید، دیده نمی‌شود.

روان‌شناسی معشوق و عاشق در غزل سعدی
در بخش دیگر این نشست علمی، دکتر امیرحسین ماحوزی با موضوع «روان‌شناسی معشوق و عاشق در غزل سعدی» گفت: عشق موضوع اصلی غزل فارسی است. در میان غزل‌سرایان سعدی غزل عاشقانه را به اوج تعالی رسانده است؛ هرچند درباره نوع تجربه عاشقانه او -اعم از زمینی یا آسمانی- هنوز اختلاف‌نظرهای بسیار دیده می‌شود. با دقت در ویژگی‌هایی که سعدی آگاهانه یا ناآگاه از معشوق در غزل‌های خود به دست می‌دهد و با دقت در واکنش‌هایی که در برابر رفتارهای معشوق از او ظاهر می‌شود می‌توان سایه روشنی از ویژگی‌های شخصیتی معشوق را دریافت.

این جنبه تحلیل رفتار روان‌شناسانه معشوق سعدی در انبوه آثاری که درباره عشق سعدی نوشته شده، دیده نمی‌شود و می‌تواند تجربه ویژه سعدی را از عشق حتی در برابر سایر تجربه‌های غزل عاشقانه ممتاز کند.

صیت سخن سعدی در چین
دکتر محمدامیر جلالی در بخش دیگری از سخنان خود با عنوان «صیت سخن سعدی در چین؛ نگاهی به نسخه‌های خطی گلستان در پکن، سروده‌های سعدی نگاشته‌شده بر کتیبه‌های مسجد فنگ ‌هوانگ، و برخی از ظروف هنری موزه‌های چین» گفت: وجود نسخه‌های خطی متعدد از گلستان کتابت‌شده در سده‌های مختلف که امروزه در موزه‌ها و مساجد شهر پکن نگهداری می‌شوند و نیز نگاشته‌شدن سروده‌های سعدی بر کتیبه‌ها و ظروف هنری چینی مربوط به ادوار مختلف تاریخی چین، نشان‌دهندۀ شهرت جهانی سعدی و حوزۀ گستردگی و نفوذ زبان فارسی در شرقی‌ترین بخش‌های آسیا و نیز پیوندها و تبادلات فرهنگی میان ایران و چین در دوره‌های مختلف تاریخی است.

توسط nastoor.ir