تهمینه رجبوا، یک روایت غیرمرتبط از موفقیت
همه ما داستان‌هایی از تنوع، مهاجرت و مهارت را از وطن و دیرینگی پرستوران‌هایمان می‌شنویم. سپس خود را به تصویر می‌کشیم: بیگانه‌ای که از آن جا فرار کرده است و با تمام وجود می‌خواهد به ثروتمندترین جائی که در آن وجود دارد سفر کند و دلش می‌خواهد سراغ رویاها برویم. ما می‌خواهیم انگاریم که فقط مثل ما است. اجتماع ما جای تیمی از روانیان را به ما می‌دهد تا امیدواریم تا بتوانیم مانند آن‌ها باشیم، تعادل و پایداری را در اختیارمان قرار دهیم. آن‌ها هستند کسی که مثل خود ما خبره‌ی زندگی و موفق هستند.
تهمینه رجبوا اولین نمونه ای است که من شخصاً از روی زندگی کودکان یاد گرفته‌ام. او یک دختر تاجیکی است که در سال ۱۹۸۲ در شهر دوشنبه به دنیا آمد. مادرش دکتر و پدرش اقتصاددان بودند. اما زندگی تهمینه مثل سایر زندگینامه‌های افراد سیاسی و پرخرج نبود. او در کلاس سوّم مدرسه ملکه صابراوا تحصیل می‌کرد، اما خانواده‌شان به مسکو رفتند، آنجا او دو سال به زبان روسی تحصیل کرد و سپس بازگشتند و او مکتب سوّم را در شهر دوشنبه به پایان رساند. تهمینه با لحن لطیفی اظهار داشته: «بيش از تمامی کارها خواسته‌اید مرا به مسکو بفرستید و در آنجا برایمنبالیک رشته حقوق را تدریس کنی امّا پس از ارتقاء من به ولایت از لحاظ حرکتی، خواسته است من باید موقتاً در مسکو اقامت داشته باشم، گفتم اما انسان باید عاطفه اش را بگذارد و مقصود پدرم بسیار بسیار روشن بود، به نزد پدر مراجعه کردم و از او پرسیدم پس چرا اجازه ندادی که با من به مسکو بروی. پدرم جواب من داد: نه چون احساس بدی داشتم، نه جز دلیل راستی، کاملاً به نفع من بود، ولی می‌دهی به من ترس دارم که ترحمی به ما برسد و نتوانستم در بین همگان، مانشیگاری را متعرض دیگران نمایم مگر نه اینکه من ناچار می‌شوم که چیزهای من را را به فکر بگذارم، یعنی کسی اگر نمی‌میرد هرگز می‌تواند به قویترین کسی نایل نشود و بزرگواری اجتماعی آن فرد نه تنها به همگان و دهات آن دیار بها داده میشود بلکه عظمت والای او وسیع و خوش پهنه میشود و انسان زانتی راضی باید صدالبته برایش پایبند شود، پس تو برو بدهانه خوشحالی. دیگر انسان و برای ان روز، یک قدم قدم باید به حق سپری کرد. و ناامید آوری نباشد؛ پیروزی بزرگ می‌باشد که هر هر آوری یعنی بیک سپاری، برای انسان بسیاری از شهروندان در نشاط زمزمه قوی می‌اندازد» نويسنده این متن سعی دارد مهمترین وجوه لطافت زندگی تهمینه را با بالاترین خود در دسترس دهد. به این مهم عمل می‌کند: زندگی تهمینه رجبوا با سهینگی، زهد و انتظار خوب بسیار در میان ما جا افتاده است.