انشا در مورد پنجره ای رو به باغ

انشای دانش آموزی درباره پنجره ای رو به باغ

انشا با موضوع پنجره ای رو به باغ به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا پنجره ای رو به باغ

درون اتاق کوچکی که در گوشه‌ی خانه‌ی قدیمی است، پنجره‌ای قرار گرفته که رو به باغ باز می‌شود. این پنجره مانند چشمی است که رازهای طبیعت را درک می‌کند و به ما نشان می‌دهد. هرگاه به آن نزدیک می‌شوم، نسیمی ملایم با عطر گل‌های باغ، مرا به دنیای رویاها می‌برد.

از قاب چوبی و کهنه پنجره می‌توان فهمید که سال‌هاست این مکان خانه اوست و روزهای بسیاری را دیده است.

هر صبح که نور طلایی خورشید از میان شاخ و برگ درختان عبور کرده و به اتاق می‌تابد، سایه‌ها و نورها بر دیوارها بازی می‌کنند و تصاویری جدید و عجیب را به نمایش می‌گذارند. این نمایش نورانی هر بار متفاوت است و هر روز داستانی نو به همراه دارند.

باغ پشت پنجره، با درختان سرسبز و گل‌های رنگارنگش، دنیایی پر از زندگی و شگفتی است. درختان بلند که شاخه‌هایشان در آسمان رقصان هستند، خانه‌ای برای پرندگان کوچک و بزرگ فراهم کرده‌اند. صدای آواز پرندگان و زمزمه‌ی باد میان برگ‌ها، نوای خوشی است که همیشه به گوش می‌رسد و آرامشی بی‌نظیر به روح می‌بخشد.

هر فصل که می‌گذرد، باغ چهره‌ای تازه به خود می‌گیرد و پنجره همچون یک آینه، تغییرات آن را نشانمان می‌دهد. در بهار، شکوفه‌های درختان و گل‌های تازه شکفته، رنگ و بویی تازه به دنیا می‌بخشند. تابستان با نور شدید و رنگ سبز زیبایش، گرما و سرزندگی را به دنیا می‌بخشد. پاییز با رنگ‌های گرم و برگ‌های رقصان در باد، از دلتنگی یاد می‌کند. زمستان با سفیدی برف و سکوت سردش، زمان استراحت و آرامش برای طبیعت را فراهم می‌نماید.

این پنجره، نه تنها راهی به سوی طبیعت است، بلکه دریچه‌ای به سوی آرامش و اندیشه‌های عمیق نیز هست. هرگاه که به باغ خیره می‌شوم، ذهنم رها می‌شود  و مرا در دنیایی از خیال و تفکر غرق می‌کند. این پنجره به من یادآوری می‌کند که زیبایی و شگفتی‌های جهان همیشه در اطراف ما وجود دارند، تنها باید چشم‌ها و دل‌هایمان را برای دیدن و درک آن ها باز کنیم.

در پایان روز، هنگامی که خورشید در افق غروب می‌کند و آسمان با رنگ‌های زیبا و چشم‌نوازش به نمایش درمی‌آید، پنجره با نور ملایمش، آخرین نگاه‌های خورشید را به درون اتاق می‌آورد. در آن لحظه، گویی زمان متوقف می‌شود و همه چیز در آرامش و سکوت فرو می‌رود. این پنجره، با همه‌ی سادگی و زیباییش، جواهری است که زندگی را رنگارنگ و دلنشین‌تر می‌سازد.

گفت و گوی خیالی در و پنجره

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی