به گزارش دیباچه به نقل از شیکاگو سان تایمز، ریچارد روپر (Richard Roeper) نویسنده این روزنامه در یادداشتی به پروژه ” جادوگر بلر” و تاثیراتش پس از ۲۳ سال از اکران آن پرداخت.

در این یادداشت آمده است: این یک چیز خنده دار در مورد حافظه است. اینکه چگونه ذهن شما می‌تواند تصویر واضحی از یک لحظه نسبتاً جزئی در زندگی شما مربوط به ۱۰ یا ۲۰ یا ۳۰ سال پیش ایجاد کند، اما شما نمی‌توانید فوراً به یاد بیاورید که دوشنبه گذشته چه چیزی برای ناهار خورده یا چه چیزی یکشنبه دو هفته پیش انجام دادید.

25 سال از وحشت بزرگ سینماهای جهان گذشت

این چیزی است که از اواخر تابستان ۱۹۹۹ به یاد دارم. در یک بعدازظهر آفتابی من در حال عبور از پل خیابان واباش بودم و پس از تماشای نمایش “پروژه جادوگر بلر” به ساختمان Sun-Times برمی گشتم و هنوز می‌توانستم احساسش کنم. لرز از تجربه ترسناکی که داشتم.
در طول سال‌ها، ابراز تنفر از «پروژه جادوگر بلر» تا حدی  مد شده است، به این دلیل که تعجب می‌کنیم این همه هیاهو درباره چه چیزی بود، و آن را غیرقابل تحمل می‌دانیم.
در نظرسنجی سال ۲۰۲۲ روزنامه اسکاتمن (Scotsman)، خوانندگان این فیلم اورریتد‌ترین (بیش از حد تمجید شده) فیلم تمام دوران نامیدند. مقاله‌ای در سال ۲۰۱۹ در نشریه Collider درباره فیلم‌های ترسناک دست‌کم‌گرفته و بیش از حد مورد تمجید قرارگرفته، «پروژه جادوگر بلر» را در دسته دوم قرار داد.

هنوز ترسناک است؟
“پروژه جادوگر بلر” از روز سه شنبه در لندمارک در گلن در گلن ویو ایلینویز نمایش داده شد.
قبل از این، من برای اولین بار پس از چندین سال فیلم را دوباره تماشا کردم و اگرچه نمی‌توانم بگویم که حس‌اش از بین رفته، اما تا حدودی کاهش یافته است.
شاید به این دلیل است که ما در ۲۵ سال گذشته، فیلم‌های سینمایی زیادی با موضوع «فیلم پیدا شده» داشته‌ایم، از جمله سری فیلم‌های فعالیت غیرطبیعی (Paranormal Activity)، آخرین جن‌گیری (The Last Exorcism) و کلورفیلد (Cloverfield) و غیره. («جادوگر بلر» اولین فیلم در این سبک نبود، اگرچه با فروش ۲۴۸.۶ میلیون دلاری در باکس آفیس در سراسر جهان، که با دلار امروز ۴۶۹ میلیون دلار می‌شود، موفق‌ترین فیلم تمام دوران در این نوع است.)
شاید به این دلیل باشد که می‌دانستم این بار چه اتفاقی می‌افتد، و نمی‌توانستم کاملاً این مفهوم را بپذیرم که سه فیلم‌ساز که در اعماق جنگل گم شده‌اند و تا حد هیستری وحشت‌زده شده‌اند، دوربین‌ها را تا آخر خوب نگه می‌دارند.

25 سال از وحشت بزرگ سینماهای جهان گذشت

با این حال، من دیدگاه و مهارت‌های دو نفره کارگردانی دنیل مایریک و ادواردو سانچز را تحسین می‌کنم، که این مفهوم را به وجود آوردند و با بودجه ۶۰۰۰۰ دلاری، در یک پروسه فیلمبرداری که تنها هشت روز طول کشید، آن را به ثمر رساندند.
استفاده آن‌ها از صدا به طور خاص کمک زیادی به این احساس کرد که چیزی در آنجا وجود دارد، چیزی فراتر از دسترس دوربین.
هنوز چند لحظه وجود داشت که لرزه بر ستون فقراتم انداخت. آن لحظه‌ها با فریاد‌هایی در تاریکی، فریاد‌های ناواضح برای کمک، حتی شکستن شاخه‌ها در تاریکی شب ایجاد شد. مانند بسیاری از بهترین فیلم‌های ترسناک، “پروژه جادوگر بلر” بیشتر درباره چیز‌هایی است که ما نمی‌بینیم.
من همچنین تحت تاثیر بازی‌های هدر دوناهو، مایکل سی ویلیامز و جاشوآ لنرد به عنوان مستندسازان مشتاقی قرار گرفتم که در سال ۱۹۹۴ به جنگل‌های خالی از سکنه نزدیک بورکیتسویل، مریلند می‌روند و دیگر خبری از آن‌ها نیست.
آن‌ها احتمالاً اعتبار کافی برای بازی خود دریافت نکرده‌اند، تا حدی به این دلیل که آن‌ها با نام واقعی خود صحبت می‌کردند و کل مفهوم پشت فیلم این بود که آن‌ها بازی نمی‌کردند، آن‌ها فقط خودشان بودند. (لئونارد، ویلیامز و دوناهو، که به طور قانونی نام خود را در سال ۲۰۲۰ به ری هانس تغییر داد، خواستار پرداخت غرامت بیشتر برای کار خود بر روی نسخه اصلی و همچنین مشاوره برای بازسازی و ساخت دنباله شده‌اند.)

یک بازاریابی ویروسی موفق

یک کار هوشمندانه دیگر: فیلمبرداری فیلم “مستند” به صورت سیاه و سفید، در حالی که صحنه‌های پشت صحنه رنگی هستند و توسط یک دوربین فیلمبرداری دستی لرزان ضبط شده است. جابه‌جایی به جلو و عقب به این احساس می‌افزاید که چند سال بعد کسی واقعاً هم دوربین‌ها و هم محتویات آن‌ها را پیدا کرده است.
میراث “پروژه جادوگر بلر” نیز در مورد کمپین بازاریابی ویروسی انقلابی است. مدت‌ها قبل از اکران فیلم، کارگردانان مایریک و سانچز، وب‌سایتی پر از گزارش‌های خیالی از پلیس  و مقالات روزنامه‌ای ایجاد کردند و یک مستند کوتاه ۸ دقیقه‌ای را فیلم‌برداری کردند که در سال ۱۹۹۸ از تلویزیون پخش شد.
 وقتی «جادوگر بلر» در ساندنس اکران شد، بازیگران در جایی دیده نمی‌شدند و بخشی از تلاش‌های تبلیغاتی نبودند، و صفحه IMDb برای این فیلم، بازیگران اصلی را به‌عنوان «مفقود شده، گمان می‌رفت مرده» فهرست کرد. این نزدیک‌ترین لحظه‌ای بود که می‌توانستید در دهه ۱۹۹۰ به «جنگ دنیاها» داشته باشید. (اشاره به برنامه رادیویی اورسن ولز در سال ۱۹۳۸ که از روی رمان علمی تخیلی جنگ دنیا‌ها از رادیو پخش شد و بسیاری آن را جدی گرفتند)

ترجمه از : محمد  حسن گودرزی

source

توسط nastoor.ir