به گزارش هنرآنلاین، به مناسبت ۱۶ مرداد ماه (۶ آگوست) سالروز بمباران هستهای هیروشیما توسط آمریکا گریزی زدهایم به مهمترین فیلم 2024 که تمام جوایز امسال را از آن خود کرد.
اینک من خود مرگ شدهام… ویرانگر دنیاها» این یک خطی فیلمی است که برخی آن را مهمترین فیلم قرن حاضر تا به اینجا نامیدهاند. پرترهای از یک فیزیکدان آمریکایی که برای آمریکا پیروزی و برای جهان یک تراژدی را خلق کرد. تریلری از زندگینامه «اوپنهایمر» خالق بمب اتم که سوژه آخرین فیلم کریستوفر نولان شد. نولان بعد از فیلم نه چندان موفق تنت بار دیگر سوژه فیلم خود را بر سه اصل سیاست، علم و جنگ پایهگذاری کرد. این فیلم هم مانند «دانکرک» بیشترین توجهش را روی بحران اروپایی و حول محور متفقین بنا کرده است . فیلمی که پیش از آن که پایش به سالنهای سینما باز شود و روی پرده نمایش بنشیند خیلی قبلتر از اینکه بلیتی فروخته شود و در دنیا دست به دست شود و تمام مجلات این فیلم را به بحث اول خود تبدیل کنند، کسانی خواستند که این فیلم دیده شود و دیده شد. اما این قضاوت از کجا میآید؟
با توجه به تجربه فیلمهای قبلی نولان هرچند این فیلم مورد تحسین گسترده منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است و توانسته موفقیت بزرگی در گیشه داشته باشد و آن را به یک شاهکار سینمایی تبدیل کند اما منتقد هم کم ندارد. اگر از تحریف تاریخی فیلم عبور کنیم، به گفته برخی از اهالی منتقدان «اوپنهایمر» یکسره «حرف زدن بی وقفه» است و نقدهایی که فروش بالا و رکوردشکنیهای آن را زیر سئوال میبرد.
رکوردشکنیهایی مانند، فروشی معادل 730 میلیون دلار در سراسر جهان که حتی رکود فروش فیلمهای پیشین نولان را هم در هم شکست. فیلمهایی مانند بتمن که شاید کمتر کسی گمان میکرد روزی رکورد فروشاش شکسته شود. فروش ۱۵۴.۵ میلیون دلاری اوپنهایمر از سالنهای سینمایی «آی مکس» و رقم ۷۰.۴ میلیون دلار از سینماهای خارج از آمریکا، فیلم اوپنهایمر را به پنجمین اکران بزرگ آی مکس و همچنین ششمین اکران بین المللی برتر تبدیل کرده است.
در اینکه فیلم اوپنهایمر یک فیلم خوب و جالب توجه است شکی نیست اما اینکه در مقایسه با سایر آثار نولان مانند دانکرک و یا شوالیه تاریکی و حتی تلقین بهترین باشد قطعاً جز خوبهای فیلم نولان محسوب نمی شود، اما اینکه چرا تا این حد اوپنهایمر در جهان اقبال داشته است و توانسته در گیشه رکورد بهترینهای نولان را در هم شکند باید در تبع هالیوود و در خدمت جریانات رسانهای و فکری آنها ببینیم. جریان نولان همواره تلاش کرده تا فیلم مستقل خود را بسازد و در ورطه این جریان قرار نگیرد. اما به هرحال تاریخ ثابت کرده است که جریانات اصلی سینما و رسانه هر فیلمساز بزرگی را به درون خودشان میکشند و میبلعند و اوپنهایمر نولان نمونهای کامل از فیلمی است که روی همین مدار قدرت و سیاست قرارگرفته است.
فیلمی که حتی حضور کسانی مانند کلین مورفی هم درحد و اندازههای خودش نیست. حتماً کلین مورفی بازیگر خوبی است اما مقایسه بازی او در فیلم پیکی بلایندرز توقعی را در ذهن مخاطب ایجاد کرده که تلاش میکند. همان کیفیت بازی را در فیلم اوپنهایمر هم ببیند اما آنگونه نیست. در نهایت ترکیب احساس با روایت سه ساعته از داستان زندگی اوپنهایمر سبب میشود تا مخاطب بعد از سه ساعت همراهی با نقش اول فیلم با او همزادپنداری کند و بابت بمباران هیروشیما و ناگاساکی حق را به او بدهد و در ذهن خود از زندگی او یک تراژدی خلق کند و مرزهای اخلاقی در علم را نادیده بگیرد و در نهایت در پایان فیلم، مخاطب برای پرومته آمریکایی بابت بمباران اتمی ژاپن تمام قد دست بزند.
«اوپنهایمر» به مدد جریاناتی توانست بیش از آنکه مستحق باشد دیده شود و رکوردهای خوبی را بهجا بگذارد. از انصاف نباید گذشت که اوپنهایمر هرچند در فیلمنامه یک اثر معمولی است اما در ابعاد فنی با بهرهگیری از بهترین تکنولوژیهای روز توانسته یک اثر فاخر باشد. استفاده از بهترین دوربینها با بالاترین وضوح در کنار طراحی صحنه بینظیر و حضور یک کارگردان با تجربه مانند کریستوفر نولان این اثر را در ابعاد فنی به یک فیلم قابلقبول تبدیل کرده است. شاهکاری که با تمام نواقصاش مخاطب را سه ساعت پایکار خود مینشاند.
جریان رسانهای تعریف و تمجیدها از این فیلم سبب شده تا نولان را به واکنش عجیب وادار کند و خود زبان به تعریف و تمجیدهای گلدرشت از فیلمش بپردازد. نولان درباره موفقیتش در فیلم اوپنهایمر به بیبیسی گفته است: «او به انسان این قدرت را داد که خودش را نابود کند، چیزی که هرگز قبلا رخ نداده بود.» تعریف و تمجیدهایی که واکنش برخی رسانهها را به همراه داشته، تیترهایی با این عنوان «نولان مغرور شده است» این فیلمساز ٥۳ ساله که فیلمش نامزدی دستاورد در بخش باکس آفیس گلدن گلوب را به دست آورده است و تلاش میکند اولین اسکار خود را بابت این فیلم بدست آورد، او در ادامه گفته است: «من ۲٠ سال است که در بریتانیا، این کار را انجام میدهم و این فیلم پرفروشترین فیلم من است میتواند بازگشت مخاطب را تضمین کند و چرخه اقتصاد هالیوود و هزینه ساخت و توزیع بسیاری از انواع دیگر فیلمها را نیز به همراه داشته باشد.»
در پس موج حمایتهای رسانهای برای بزرگنمایی از اوپنهایمر ، این فیلم بعد از دریافت پنج جایزه بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی برای «کریستوفر نولان»، بهترین موسیقی متن و همچنین جوایز بازیگری برای «کیلین مورفی» و «رابرت داونی جونیور» در گلدن گلوب توانست اسکار بهترین فیلم را نیز از آن خود کند موفقیت های پی در پی که هالیوود ریپورتر آن را یک موفقیت تجاری در گیشه توصیف کرده است.
هانیه شجاعی زند
source