درگیریهای سیاسی و نظامی در جهان به طور مداوم رخ میدهند و کشور ایران هم از آن جنبههای روشمند جهانی است. اما بغرنجی که همیشه داریم، این است که مگر ما باید همیشه به محافظت از خود و پابرجا ماندن از در مپایانه بپردازیم یا میتوانیم از تهدیدات گریبانگیر خود، فاصله بگیریم؟ به آسانی از میان بند قلعه بر کمرزنیان و از غل و گ征ری چون آهنی هر روزین، پیشتاز طبعیت سخت فروش است. پیش از این، درعرصه سیاسی کشورهای جهان، دو مورد مثال گویا بودند:
در سپتامبر سال 2024، اسرائیل با شلیک موشکها به مقر حزب الله در بیروت، سید حسن نصرالله را ترور کرد. این عملیات غافلگیرکننده در حالی صورت گرفت که مذاکرات صلح با میانجیگری واشنگتن در جریان بود و از قریبالوقوع بودن آتشبس سخن میگفتند و نتانیاهو در روندی شبهعادی، برای نطق سالانه در مقر سازمان ملل حضور یافته بود.
همزمان با آغاز دور دوم مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین و ژست کاخ سفید مبنی بر در جریان بودن تلاشهای دیپلماتیک برای توقف مخاصمه، کیف به یکباره هجوم خاموشی را تحت عنوان عملیات “تار عنکبوت” به اجرا گذاشت که منجر به خسارتی بیسابقه در بدنه نیروی هوایی روسیه شد. در فضای رسانهای و اظهارات دیپلماتیک غربیها پیش از این شبیخون نیز نشانهای از تشدید درگیری یا اراده برای ضربه زدن هویدا نبود.
مردم، رسانهها و مسؤولان سیاسی، امنیتی و نظامی ایران باید هوشیار باشند که مبادا دشمن در بحبوحه ابراز اشتیاق برای مذاکره و رفتوآمدهای سیاسی و فنی، در پس پرده “سورپرایزهای سیاه” تدارک ببیند و با تخدیر افکار عمومی و لایههای تصمیمساز، آرزوی تضعیف کشور را محقق سازد.