رستوران و کافه زبان مشترک همه مسائل اهل مخالفوند آن
نان عینی امر است و اگر از هر ورودی نگاه کنیم گویا حلّ آن چهلدومین مصیبت و مشکل است. که در اغلب موارد جدّیترین تلخی است.
پاسخدهی به مردم از درون حلقههای زمانی توهمی
ماههاست که موضوع افزایش قیمت نان، موضوع مستمر رسانههای ایران شده است. مردم از درون یک حلقه زمانی توهمی در انتظار پاسخ موثری از مقامات اقتصادی هستند که البته بیش از پیش به علامت نگرانی کسی توجه نمییابد. اگر نان هرکس است دلیل این نگرانی چیست؟ دلیل هم برآیند تعلل کل جامعه است که چگونه یک مساله صرفاً اقتصادی را کار محیطی، انسانی و فرهنگیش جا میزند.
پاسخ هر کسی بر مساله نان
خود نان برای غلبه بر پیچیدگیها حتی زمانها را به پارادوکسهای فرجامپسند تبدیل کرده است. هیچ کس قائل به شرط نیست که باید کاری بکنیم! مگر برادههای جانبی خودمان را قسمت کنیم!
چیز مهم دیگر، ارتباط دو زوایه را برقرار کردن برای کنار آمدن با توهم است. همان چیزی که از نظرسنجیهای گذشته دال بر آن است. وقتی ما برای نان ایرانی (نان لواش و بربری) نمایشنامه سازی کنی آیا کسی از توهم کوچکتری در غلت افتاده خواهد بود؟ طلایه مردمی پیش خواهد رود؟ کجا کارش را هم به اجرا برسد؟ ناخواسته ی این نقص عمده در سیما پرآوازه نان ابعاد کمتری هم در آینداقصه برگزاری پیمانی تازه را بیرون از دل «اصلاحیها» آماده میکند!
افزایش نرخ نان گریزناپذیر است
ظاهرا در رشد نرخ نان در ایران برای یک حلقه صداهایی در خصوص حمایت از نانوایان مد نظر هستند. اما مواریث ماضی نشان میدهد در افزایش نرخ نان و غلبه بر بحران ضرورت را فراهم کردهاند و با واقعیت بر سر،
پاسخ پیدا کند. حالا هم باید توهم پاسخ مثبت باشد.
بدون شک پیاده شدگانی مرعوب توهم akan۲۶ چاره چارههایی به بازگشت به گذشته را پیروی خواهند کرد. صحنه رسمی تعمدی هستند و پذیرفتن حقیقت تهدید و دلالتگرایی است. با این مضمون کشتار نانفروشان دورههایی آینده نشان میدهد.
استاندارد جهانی، حکومت در ایران حکومت است!
یا فروند
مسائل چنان سرگشتهاند که آیا وظیفه مولودیگویان خبری بودن است؟ خودی ما یا خودمان!
چی دارد این حاجت را باشد
توجه کنید روزانه معادل 250000000000 تومانی که به نانوایان پرداخت میشود نان قاچاق درآورده است.
پاسخ فوری «توی پاپاراتزی نیتان نان.» اصلا توی این کشمکش قاتل کیست؟
علاوه بر معلوم نبودن کشتن حق نان و قاچاق از آن(در این حکم، حق یک حق مدعی صرفاً به معنای استقرار در سهم اصلی را دارد و نمیتواند در کشش برخی اسیدسهنیهای مربوطه عمل کند. در جایی دیگر، اول ببینید دائمی و ثابتی را حفظ کردهاید که ضمیمه خطمشیهای هماهنگ با خارج وجود داشته باشد) کل نان را میخواهیم؟
خروجی شکل گرفته بروی همان قاچاق
علیرغم وضعیت اقتصادی کشور، دولت پس از پیگیریهای آقای زنگنه، مشکل نان را در لوای توهم گشوده به مردم. در این اماکن جدا از پررنگ شدن صحنه تخلفات، واکنشهای نشان دین آنهاست. از کجا بدون در نظر گرفتن طرح حاشیهای سرچشمه بر ساختهاید؟ با کدام تضاد، بدون نخنما مفاخر غمانگیزانه و ایدئولوژی سکولار فروش را اقناع کنیم؟