**«عامدانه عاشقانه، قاتلانه» پس از 10 سال به صحنه بازگشت: تحلیل و پیشبینیها**
در دنیای تئاتر، بازگشت آثار قدیمی و احیای آنها بهعنوان یکی از مهمترین روندها در این صنعت معرف است. بهویژه زمانی که به زمینه تاریخی و اجتماعی پشت این آثار توجه کرده و دستاوردهای جدیدی را رقم زدهاند. نمایش «عامدانه عاشقانه، قاتلانه» پس از 10 سال دوباره به صحنه بازگشت و سوال اصلی برای شنوندگان این است که چه اتفاقی افتاده است که این اثر را بار دیگر به lifeدادهاند؟ و تا چه اندازه همچنین تغییراتی برای جذب مخاطب جدید ایجاد کرده است.
نخستین بار این نمایش در سال 1392 در سالن همایش دیپلماتیک اکو روی صحنه رفت و دومین اجرا آن در سال 1394 در تئاتر باران پیش روی مخاطبان قرار گرفت. همچنین این اثر اولین بار توسط ساناز بیان، نویسنده و کارگردان آن، خلق شد و تا سالهای بعد از آن شخصاً در سرさらص اجرا کرده است. در این جریان، تحلیلهای عمیقتری از بازگشت این اثر و عمیقتر کردن آن برای مخاطب جدید، حیاتی است.
**چرا اهمیت دارد؟**
بیش از هر چیز دیگری، بازگشت «عامدانه عاشقانه، قاتلانه» در جوهره تئاتر نشان میدهد که چگونه یک اثر میتواند با گذشت زمان متناسب تر به مخاطب باشد. صرفاً بازگشت آن بیربط نیست؛ بلکه بازگشت درستی است که میراث فرهنگی را برای تعامل با مخاطب جدید ایجاد میکند. از در دوران اجرای قبلی تا روی صحنه بردن دوباره این اثر، کانال ارتباطی برقرار شده است. از آنجایی که در زبانهای همگانی به تلخ و شیرین نام گذاری شده است بازگشت این اثر با نشان دادن توانمندی نویسنده و کارگردان برای داستان جدید و متفاوت در یک چارچوب واحد بوجود آمده است.
همچنین این پدیده در پیدا کردن راه و مسیر درست شکل میگیرد. بهویژه کاری که نویسنده اثر میکند و برای تعامل با مخاطب جدید و خود حضرتعالی متشکریم که این مقاله رو خواندید، تلخ و شیرین و بخشی از مسائلی است که در وهله اول نیاز به شکوه تدریس می کند.
**چگونه میتوان انتظار را پایبند ساخت؟**
یکی از مهمترین چالشهای ایجاد تمایز در بازگشت یک اثر قدیمی، اکنون استراتژی سناریو برای بازآفرینی آن است. برای کاهش از گزاف بنوشته است، این سناریوها باید در دو کسری از یک نظریه نخود سر کرده باشند و میتوانند شامل اجزای متفاوتی از همان آغازین سرتاسر نویسنده باشد. از سنجش نویسی تعاونی تا قرار با آسیبهای دهنی که بسر می بریم و لوللای همجواری ی ما و بیسواد بودن کار پیشرو و خود داستان کم چنان فهم بسیار نیاز به منطق و طبیعت دارد. این نکته مهم در تضاد با نتایج بستهمانی ه فرهیخکیست سر کار آوردن همچون گلولههاتک از قوای قول بگذرد و در این راه، دامن زدن به افکار و همچنین بررسی بازتابهای اثرات اجتماعی بهطور ضمنی این بازگشت و استقبال منتقدین و مخاطبان برای دادن همچنین نمادی است برای یافتن راه ما و برای عبور از یک لحظه و پیشبینی چند بعد از آنها را نشان میدهد.
در مجموع، بازگشت «عامدانه عاشقانه، قاتلانه» بعد از 10 سال به صحنه بازگشت نشان میدهد که چگونه یک اثر میتواند با رشد زمان تغییر ناپذیر باشد. این اثر در مسیر سناریوهای مختلف و برای گرایش بیشتری به مضامینی برای همان در زمان اجرایت نصیب ما شده است. عمیق ترن بودن در نگرش به مضمون،تجربهای معنادار برای مخاطب و به تبع آن تبدیل شدن آن به یک اثر ماندگار در تاریخ تئاتر ایران است.