با دغدغهها و نگرانیهای جفر دهقان در مورد ضعیف بودن سینمای دفاع مقدس در کشورمان در سالهای اخیر، گویی فریاد و-warningی جدی از سوی بازیگر درخشانی به تازگی به گوش رسیده است. انتظار میرود انتظار همه جانبهای برای بهبود وضع موجود سینما و استفاده از سینمای دفاع مقدس به عنوان یک ابزار مهم در پاسداشت یاد و خاطره شهدا و یادآوری حضور آنها در ضمیر جمعی باشد.
حالا سوال اینجاست که چرا در صنایع فرهنگی و سینمایی ما هم پیشرفتهای کیفی و کุณภาพی دیده نمیشود؟ آیا عامل اصلی این وضع ضعیف بیشتر مربوط به عامل ساختاری و سیستم است و یا عوامل ناشی از شخصیت های Actors و برخی عوامل تکنیکی و فنّاوری؟
یا می توان به عنوان یک پیشنهاد ساده فهمید که چگونه میتوانیم سینمای دفاع مقدس را دوباره زنده کنیم؟ از این دو نکته میتوانیم به یک فرایند مثبتی به سمت جریان دادن انرژی سالم به عنوان یک تعریف از سینمای دفاع مقدس ما برسیم.
دیدگاههای جفر دهقان در این زمینه نشان میدهد که چرا سینمای دفاع مقدس در سطح ملی و جهانی همچنان محصور مانده است. تأکید وی بر نقش بیبدیل شهدا در شکلگیری هویت امروز ایران به ما یادآوری میکند که چه کسانی ما را به اینجا رساندهاند و چه مسئولیتهایی داریم برای پاسداشت یادشان.
پاسخ به این سوالات را باید در موارد زیر فراهم کنیم:
اولین قدم اصلی این است که بر یک بررسی خودکفا در این زمینه در کنار تفکر قطعی و کوتاهمدت بنگریم و با عالمی که در آن قرار داریم پیمانه زودگذری و جاافتادگی را بیابیم.
نقش مهمی که سینمای دفاع مقدس میتواند در این زمینه ایفا کند، نشان دهنده تحلیلی از هویت ملی و جایگاه این سینما در گذشته و حال است. آنگاه اگر سینمای مقاومت در کشورهای دیگر با موفقیت جهانیسازی توانسته خوب طرفبین لازم برای سینمای خود باشد، آیا آنوقت ایران افتادگی در رسانه ملی و سینمایی مقاومت را پیداکرده است؟
Jako توجه داشته باشید ما میتوانیم با یک جدول افقی تا ریختهای و شرایط مختلف حال و هوای مراحل مختلف رسانههای محصورمان را عوض کنیم.
در این جدول زیر تصویری نسبتا مشخص از تاثیر بیاندازه یک راه حل مهم ایجاد میکنیم و ضمن یادآوری کمبود سینمای مقاومت در ایران، یک هم افزایی جامع را برای راهکاری پیرامون سینمای ما نشان میدهیم:
گرفتار بودن سینمای مقاومت از هر دیدی خبث खबर خوب یک نکته مقنعه را برای سینما و جلب با ثباتی بیشتر به پایتاboot برای شکوفایی خلاقیت مردم بیان داشته است. ما با ذکر مهمترین کلمات که آیا فیالواقع معنی ما را عوض میکند یا خیر درک درست را نیز از یک تعریف جامع حاصل کردهایم.
استفاده از فناوریها و ابزارهای نوین مانند سینمای ریز یا پلتفرمهای انتقالدهنده (“cloud”)، میتواند به سینمای مقاومت کمک کند و جهانیسازی آن را سرعت بخشد.
باید سراغ قوانین حکومتی و پیشبینی آنها رفت. در کنار اجراییتر کردن این قوانین، شکلگیری بیشتر برنامههای پشتیبانی مالی و توجه به نوینسازی تجهیزات رسانهای کمک را تأمین میکند.
حفاظت از زحمات و تلاشهای آن دسته از هنرمندان که با اشتیاق و رغبت در راه پاسداشت دفاع مقدس قدم بر میدارند بسیار مهم است. حضور و با دیده دقت نگاه کردن به مطالب آنان از یک طرف پشتیبانی و تشویق مردمی در جهت ارتقای سینمای مقاومت ما را میتواند بس پایدار سازد.
اینهمراه با امکان افزایش دسترسی به آن، شهروندان نیز میتوانند از جمله با پیاده کردن حساسی در تعامل با سوت مثبتی كه احتمالا هر کسی در عرصه درست دست و پا میزند، نفس تازهای به اقتصاد و صنایعمان بکشانند.
بطور کلي در حوزه گسترش و جهانی کردن سینمای مقاومت متولیان رسانه و حقوقی به دقت تمام باید آن را در زیر محک ساختاري چند شاخص قدر می closets مسلط طی شوند و این دلیل غیرقابل انکاریست که یک تلاشی برای تحقق لذّت پایداری که جامعهی جهانی از آن میگوید، بر قرار دادن این مشکل مصمم و جدی شوند تا امکان بهرهبرداری برای تمام افراد جامعه را در اختیار دارند.