حجتالاسلام باقرزاده در یک گفتوگو، به ابعاد اخلاقی در سبک حکمرانی شهید آیتالله رئیسی اشاره کرده است. او میگوید که حکمرانی شهید رئیسی مبتنی بر اخلاق و مردمباوری بود و نباید این میراث را صرفاً در خدمات عمرانی یا خدماتی او خلاصه کرد.
حجتالاسلام باقرزاده با اشاره به شخصیت اخلاقی و سیره حکمرانی شهید رئیسی، میگوید که این شهید در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود که سادهزیستی و مردمیبودن را از شهید رجایی آموخته است و صبر در برابر توهینها و تخریبها را از استاد خود، شهید بهشتی.
وی بیان میکند که برخی گمان میکنند استفاده از تعبیر «مکتب حکمرانی شهید آیتالله رئیسی» نوعی تعارض با مکتب امام یا رهبر معظم انقلاب است، اما این برداشت نادرست است. همانطور که رهبر انقلاب از «مکتب حاج قاسم» سخن گفتهاند، مکتب رئیسی نیز در امتداد همان مکتب اسلامی و انقلابی امام و رهبری است.
حجتالاسلام باقرزاده میگوید که یکی از ویژگیهای ممتاز شهید آیتالله رئیسی این بود که هرگز دعواهای سیاسی و اختلافات میان قوا را به سطح جامعه نمیکشاند و مردم نمیدانستند که گرانیها و مشکلات به کدام قوه یا نهاد بازمیگردد.
وی میافزاید که همانطور که امام خمینی(ره) شهید بهشتی را «شهید مظلوم» نامیدند، امروز نیز میتوان آیتالله رئیسی را ادامهدهنده آن خط مظلومیت دانست؛ مظلومیتی برخاسته از وفاداری به اخلاق، انصاف و صبوری در برابر بیاخلاقیها که حتی بعد از شهادت ایشان هم امتداد داشته و دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به تفاوت گفتمانی شهید آیتالله رئیسی با برخی دولتهای پیشین میگوید که شهید رئیسی برخلاف برخی از مسئولان که فساد نزدیکان خود را خط قرمز میدانستند، نهتنها هیچ بهرهای از رانت به نزدیکانش نداد، بلکه حتی برادر او نیز در گمنامی کامل زندگی میکرد.
حجتالاسلام باقرزاده در پایان تصریح میکند که شهید رئیسی در کنار مردم، قدردان نیروهای میدان و مدافعان حرم بود و ایشان همواره با کارگران کارخانهها صمیمی برخورد میکرد، عدالتطلبی را نه در شعار بلکه در سفر به مناطق محروم و پیگیری مسائل اقشار کمبرخوردار نشان داد.
حجتالاسلام باقرزاده میگوید که ابعاد مظلومیت این شهید عزیز برای ما هنوز روشن نشده و باید برای تبیین آن، بیش از پیش کار شود.
ممکن است برخی از خوانندگان این گزارش فکر کنند که چگونه میتوانیم از تجربه ممتاز عبدالحسین خане بابل در امور مرتبط با مردم استفاده کنیم؟
نمیتوانیم تواضع و سادهزیستی که شهید آیتالله رئیسی را در مسیر خط مظلومیت قرار داد، را نادیده بگیریم. این سبک حکمرانی محضری بود که در آن روحانیت و مسئولان اهمیت خیّر فراتر از موقعیتهای正式 بودند.
اما تفاوت این مسئله در این است که چگونه میتوانیم این تجربه برداریم. آیا این یعنی لازم است همیشه در جهت ضعف، لطمه زدن به ساحت مسئولیتها و حکمرانی باشد؟ دیگر آنکه حجتالاسلام باقرزاده توجه شما را به این نکته معطوف میکند که “عدهای گمان میکنند در کاربرد تعبیر ‘مکتب حکمرانی شهید آیت الله رئیسی’ نوعی تعارض با مکتب امام یا رهبر معظم انقلاب است” و اینکه “همانطور که رهبر انقلاب از ‘مکتب حاج قاسم’ سخن گفتند، مکتب رئیسی نیز در امتداد همان مکتب اسلامی و انقلابی امام و رهبری است” و میتوان از این تعبیر به عنوان پایهای برای مباحث فرهنگی انقلابی استفاده کرد.
ممکن است سوالی در ذهنتان باشد که اگر بتوانیم این سبک حکمرانی را در υπηρεسهای اجرایی دولتمردان برخوردار از اعتبار لازم عرضه کنیم، چه عواملی در چارچوب شیوه حکمرانی تا کنون مانع های عنوان شده بهترین پیشنهاد هایی در این زمینه روی دهد؟