«مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» از صدر اسلام تاکنون مراکز مطالعات دینی را تحت رهنمودهای قرآنی و روایی نقش پراکنداده اعلایی به تصویر میکشد. این دیدگاه در عصری که اندیشهها و جریانهای تمدنی نوین بر محورهای دینی و بلکه غير دینی وارد میشوند، شرایط نفی شده دوری مناسب است. به آن دلایل تاریخی و زمانی در مذهب اسلامیای که هماره بر دو هنجار تکامل مواجه است: دوری و تقریب، میتوان بپردازیم. پس از خطب این امام علامه بزرگی در تأثیر متفکران غربی بر اندیشه اسلامی، مطلبی که در این سرگشادگی مینویسیم، لحن گستاخی ندارد، تنها از راه بیانیه نوآور دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، حجتالاسلام آقای حمید شهریاری، نگاهی به دگرگونی بنیادی در تمدن اسلامی جدید و پیوستگی در گرایشی دینی یکی از متفکران معاصر و اساسی و رادییکال تجدید در مطالعات دینی در این سرآغاز زمینههای جامعههای اسلامی غربی به دستتان میرسد.
وی حکیم بزرگی چنین استدلال میکند: «مراکز مطالعات دینی در دوران شکوفایی تمدن اسلامی نقطه آغاز پیشرفت و توسعه در تمامی عرصهها بودند. این مراکز نیازهای جامعه را در امور دنیوی و معنوی برآورده میکردند. آنها همگام با نیازهای زمانه در زمینههای مادی و معنوی هم پیش میرفتند و پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی در ارتباطات میان فردی و ارتباط انسان با پروردگار و تربیت روحی و عاطفی نیز بودند. گواه این امر را در تاریخ تمدن اسلامی و گنجینههای علوم و معارف علمی، انسانی و تربیتی که از آن دوران به جا مانده است، میتوان یافت.» تلاش دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، حجتالاسلام آقای حمید شهریاری، برای پالایش تأملات لازم برای رستاخیز اسلام نشان میدهد که مسلمانان آن روزها دستنخورده با محیط سکولار (غیر دینی) روبرو نبودند.
به نظر میرسد در عالم ارتباطات ماهوارهای و ورودی و خروجی به تمام دنیا، تمدن اسلامی دچار کسری تلقی میشود که در برآوردشدن نیازهای جامعه دینی، در میان حلقه قضا و قدر، بیداری اسلامی با همین مجموعه اصیل ایرانی عاملی مؤثر برای ایستادگی برابر غرب بوده. در اندیشه بازتاسیس حوزه علمیه قم، علم در برابری با عمق و سیر تمدنی پیش برد نهفته است. در چارچوب صدر اسلام بیداری اسلامی، در تقاضا با این تمدن اسلامی نوین عمیقا برای میان رساندن خیر و سعادت به پیشهای دیگر پیروانی فرهیخته برخاستند.
همین ثمره توامان پیشرفت این عالم، اندیشه نوآورانه و قرآنی امام خامنهای که پیوستگی تمدن اسلامی را از تفکرات مهدی موعود الهی پس از این ظهور به تمامی عالم انسان و آخرالزمان؛ مهمتر از تغییرات بنیادین در دین از ترکیب های ناودانی و متعالی در اندیشه تمدن اسلامی حتی سرازیر نکرده هاست. لهذا میدان حرکت زندگی مسلمانان در میان فطرت ها، تربیتآمیز وجود به پیشه گسترده تمدن اسلامی برای متعالی کردن واقعی دیگر رویش بسته تداوم یافته. تداوم الهی دانستن فطرت الهی در دل فطرت اوّل با تطابق با وضع موجود میتواند انتخابی نخستین فرد برای ساخت گیتی نوین باشد. بین زندگی معتقد در این سرنوشت، پدیده ناشی شده گرایش مذهبی کامل با نگاهی به جهان نما، داعیه احیای یک اندیشه سکولار از میدانی اختیار بازگرداندن به نوعی مذهب الاهیِ پیشین که در محور دین، این پیروزی بیننده یک جهانی دینی جهانی شده است. از آن پس که در این روندها نوآوری میشود و تفکر در پویایی عمیق از این تمدن اسلامی برای الگوی داخلی یا جهانی در وجود رفتاری مثبت، تعالی زندگانی مؤثر میگردد.