**کودکان کار مجازی: چالش جدید در بهرهکشی از کودکان**
در دورههای مختلف تاریخی، بهرهکشی از کودکان در جامعه متداول بوده است. این موضوع به اشکال مختلف، از کار کودکان در کارگاهها تا کودکانی که در خیابانها به عنوان بلیطچی یا نصاب بازار فعالیت میکنند، دیده شده است. اما در 今دیگر، با گسترش استفاده از تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی، پدیدهای نوظهور به نام «کودکان کار مجازی» شکل گرفته است.
**کودکان کار مجازی: چه هستند؟**
کودکان کار مجازی همانند کودکان کار سنتی نیستند. آنها در محیطهای بسته و کنترلشده، نظیر خانهها یا مبلمانهای تزئینی، فعالیت میکنند. والدین این کودکان نقش مهمی در این فرایند دارند. آنها کودکان خود را برای تولید محتوا، به شکلی نمایشی، به کار میگیرند تا بلیطچیترینها را جذب کنند و در نهایت درآمد کسب کنند.
این فعالیتها اغلب در محضلی تاریخ یک آشپزخانه اجارهای انجام میشوند، اما والدین این کودکان به بردگی بیش از ادهمانی بهره میبرند که از نمونه های شهر محله ها ندارد. کودکانی که قرار است با شیرینی کلام، چهره جذاب یا نمایش بازیگوشی، دنبالکننده جذب کرده و در نهایت به کسب درآمد کمک کنند. این کودکان به یک کودک کار واقعی می آیند.
درحالیکه این کودکان نیز به نوعی کارگر محسوب میشوند، اما کارفرمای اصلی آنها اغلب والدینشان هستند. این مسئله موجب میشود که مرز بین مراقبت و سوءاستفاده در برخی خانوادهها بسیار باریک شود.
**پژوهش: چه میگوید؟**
پروین سوادیان، استادیار گروه علوم اجتماعی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به همراه دو تن از همکاران دانشگاهیاش، پژوهشی در خصوص کار کودکان در فضای مجازی انجام دادهاند. این تحقیق به بررسی پدیدهای پرداخته که در آن کودکان، در شبکههای اجتماعی به شکلی نوین و غیرمستقیم به کار گرفته میشوند، بدون آنکه از ماهیت دقیق آنچه انجام میدهند آگاه باشند.
نتایج بهدستآمده نشان میدهند که فعالیتهای این کودکان در فضای مجازی عمدتاً در سه دسته تبلیغاتی، نمایشی و خدماتی قرار میگیرند. پس از تحلیل مصاحبهها، مفاهیم و مقولههای متعددی استخراج شد که در نهایت به چهار مقوله اصلی ختم شد: زیست-تجارت مجازی، کودک نمایشی، هویت سیال، و مطلوبیت نهایی والدمحور. در این میان، مفهوم مرکزی که پژوهش بر آن تأکید دارد، «کودکبرده مجازی» است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، در فضای مجازی دیگر نه تنها بدن و چهره کودک، بلکه تمام هویت او به کالایی تبلیغاتی تبدیل میشود که بر اساس سلیقه مخاطب و برای جذب دنبالکننده تنظیم میشود. کودکانی که نقششان بازی کردن یا یادگیری نیست، بلکه نمایش مداوم برای جلب توجه است. این کودکان در واقع، با ظاهری شاد اما با فشاری روانی، درگیر نوعی بردگی مدرن میشوند.
**اهمیت و راهحل**
اهمیت این یافتهها در آن است که ما با شکل تازهای از استثمار کودکان روبهرو هستیم که برخلاف تصور عموم، صرفاً به خانوادههای فقیر یا مناطق محروم محدود نمیشود. این نوع بهرهکشی اغلب در خانوادههایی دیده میشود که امکانات مالی و دسترسی به فناوری دارند و با شناخت بازار، از فرزندانشان برای تولید محتوا بهرهبرداری میکنند.
این یافته ها که می توانند دست کم به منظور آگاهی بخشی بیشتر به افراد جامعه برای حمایت نکردن از این گونه اقدامات مورد استفاده قرار گیرند، در فصلنامه «جامعهشناسی ایران» وابسته به انجمن جامعهشناسی ایران منتشر شده اند.
به این نتیجه نیز رسیدیم که برآورد خودمان از وضعیت کودک نمای تخیلی است و ما باید خودمان را به موازات دیگر ایی در جهان برسانیم تا به ایی که در خانه ی ما جاری شده مراقبت خودمان را نیز از شدت طلبی دور کنیم.