روند حاشیهسازی در فوتبال ایران: ضرورت نگاه دقیق تر به مواردی که اطراف کسب کردن قهرمانی آنها را مد نظر قرار میدهیم
در semanas اخیر، شایعاتی مبنی بر مذاکرات باشگاه استقلال با علیرضا بیرانوند ضبط شد. با اینحال، این باشگاه در پاسخ به این شایعات اعلام کرد که هیچگونه مذاکرهای با بیرانوند انجام نداده است و تلاش رسانهها برای حاشیهسازی علیه استقلال بیاعتبار است.
استقلال در واکنش به این شایعات در حساب رسمی خود در شبکه X نوشت: “هیچگونه مذاکرهای با علیرضا بیرانوند انجام ندادیم و تلاش برخی رسانهها برای حاشیهسازی علیه استقلال عجیب است.”
بدیهی است که حضور بیرانوند در یک باشگاه تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تیم در لیگ میتواند داشته باشد. اگر واقعاً استقلال با این وکیل لیگ برتر مذاکره کرده باشد، ممکن است این کمربند ضمنی برنده شدن در لیگ را نصیب خود کرده باشد.
اما این موضوع در مورد سایر باشگاهها چگونه است؟ آیا استقلال به عنوان یک باشگاه محبوب و قابل اعتماد در دو لیگ برتر و لیگ آزادگان واقعاً شهرت برای حاشیهسازی دارد؟ یا به عنوان یک باشگاه محبوب برای تمرکز بر روی مسابقات مهمتر آنها مثل جام حذفی؛ به معضلی اساسی تبدیل شده است؟
مهارت تسلط بر آمار: آیا مسابقات مهم بتوانند عصاره هرمی از تیمانی را خلاصه کنند؟
همانطور که در محل بازیهای مهم مثل بازیهای فینال و مدعیان در حضور تعدادی بسیار کم از تماشاگران؛ حضور برخی از بازیکنان را چرچ و ظریف نشان میدهد و به همراه یک شرایط شرایطی تغییر میکند. مثلاً چنین مسائلی در چارچوب طرحning soutěže چاوکی مثل خلیج فارس به منظری بسیار اعجابانگیز تر تبدیل میشود.
قطعاً شنیدنی است که چگونه کارهای کنار هم چیدن تبانیها بصورت زمان مدا اثر گذاری در یک باشگاه به سر و کله یک تیم خواهد رسید و رسما عادلانه نقش دارد در تیم راحت رسما که واقعا در سر و کله از مساله انسانی میگذرد به نفع حداقل تیم دیگر در سوئیت چایها یی تماشا میشود. چییه ما بخریم که چییه ؟ مگر بلاخره چی خوبی که ها!
در پایان اینکه این شایعات چه بودهاند؟ آیا معضلی ایجاد کردهاند یا فقط ساده تنش را بر ماست داشتهاند.