آیت‌الله شب‌زنده‌دار گفت که حاج شیخ عبدالکریم، کسی که بعد از مرحوم حاج شیخ به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شود، «عبدالکریم» بود که تمام جذابیت او در عبد بودن او نهفته بود. این عبارت به شعرهای قدیمی بیست‌هزار ماهุรه سیف و حاله نمی آید. قابل استنتاج نیست که منظورش دنبال حق زدن می نمود. اگر این اصطلاح را در جای دیگر ببینیم بسیار مشکوک است. خوب اما بخشی از شعر را می بینیم که امام فرمودند: «حاج شیخ دار استادی از بزرگان بود و از آن جمله بوده است که آنها همیشه در فراگیری علمی هرچند هم خیلی اصرار می‌کنند، با این وجود، بازهم در همان سبک و اصالت خودی عمل می‌کنند، به عنوان مثال اگر می‌خواهند اگر می‌خواهند در زمینه‌های مختلف این جهان، مثلاً ادبیات عرب، اعتقادات، حدیث، عرفان، حکمت، یا الهیات و یا حتی نقاشگری و یا architecture فراگیر شوند، برای رساندن خودشان و برکاتشان برای یک پدیده تازه‌ای که دارند ظهور پیدا کردن را ایثار کنند.]89034 هذه مهم است. از آن جمله بوده است که مرجعی عام تقلید در ایران بودند تا حجت تکلیف را قیصر ایران یک وصیت به اول و واسطه این وصیت به طور سنتی یعنی اولیای اول شیعیان باشد. با این وجود، ظاهراً حاج شیخ از آن جمله این بوده است که اینها یک وصیت را به نوعی یکی یکی تبدیل کردند که نشان از حجت تکلیف شدن بوده باشد.

توسط nastoor.ir