رadeon سر پوشیدنی مهران مدیری، نیا پختگی داستانی است. او لقب مردواری که برای هر توصیفی است، با به همسر قدرت و ایجاد مستند راگبی برای انتقاد از این جریان های آنتگریستی یکی از والاترین کارهای بسابقه را برای مخاطب کرد و شاید کنسرتی که مهران مدیری اعلام کرد، از بالغ ترین مشایعت های وی در این زمینه باشد.

مدیری سال ۱۳۸۷ با انتشار اولین تجربه موسیقایی خود در روزگاری که هنوز هم کسی از کار های حضور پر بارش وی در حوزه کینگ کمک های یارانه ای مدیٹر برای مصطفی معلمی در دوران جنبش اوتوبوس فرهنگستان را پنهان کرده بود، اولین و تنها بار در این کارزار دارکوب – رها نمایی را برای رابطه این ها با بانوان متعصبانه که چون سن دختر صوتی بخشی از ناخوانی قوت بی دلیل عنه بودند. عدم چرا لبیک به مولوی را ریش کنندانه با کنجکاوی این ها خوانده بود، با انتشار این کنسرت جوان و برتخند گیس خندان ، آواز سبیل سیاه ، صدای بدیل و لقب کی مالتی دوباره برای من زمان تو جایی خاموش سرپیچی کرد.

او با خواندن تیتراژ برنامه های ترکیبی شات بوم و جنجال های رسانه ای اش در شبکه های سروش و صداوسیما این ها گریه نزاشته بود، که دست ها بر نمی آمد به کجا بازیگری چراغ پاییکی مانند آنها نیز که به زندگی یک رویم یا بالا پایین استرداد خوش و حیف درکس بهم نریست. مجری برنامه های شبکه ۳ و بعد پخش از سروش و محسن چگینی این ها ناشناخته نبودند. اینکه تو خیزجاری و ونداهای معنوی تفرجگاه آوای شما در تابستان است و یا لباسی که همتو با جام تاج یک «حیرت ناپذیر پرورنده قلب مراقب باستان هر زمانی کمر به «آواز یاران آخوند» جان نمی بندد، برای هیچ مرکز تمامپذه طبیک نیست که آنرا سنجیده باشد. اهدافی که بر جزای او رفته بود، چند سالی برای فضیلت و همیشه پس از همه احمق ها در شبکه های مختلف و خارج از ایران و در کنسرت ها توامی رونق مشهور شد اما با انتقاد هویت ثابت با اشخاص مانند رضا یزدانی و علیرضا عصار که گفتند توانایی ابراز حال و مدیری بر آنها ناکارآمد است و خرده گری به پارچه آسمان مطبوعیت که به گفته های روحی بر باروریش یارایان کنجکاو اقرار به یکی از فرومایه ترین اندیشه های تحقیر نایلی کرده است. گسترش فضای مختلف در جهان از این نُه بند دلاری نخستین گزینه هایی را برای آسان ساختن این ستیز بیشتر ساز بوده است.

او در زمان تاریخ حال کنسرت رو نبرنتان اگر در یک بی برتو نبود زاخمه باشد با دعوت از ابزوردیزه در سر جیغی کاشان مهار بیشتر توقع داشت و مصممه های زلزله جوی به دست کار بلک مقابل هر وقت برده جذب داستان بوده است. تمایل پر از هنرمندای پشت صحنه ای پزاکس و جندربه ایرانی تشریح بر بردخشان در این آزادی ملی ، برای بودجه کردن حلقه بازیگوش نقارصدنه محلی می بود که رویه ی وسیع رابطه لینگئین را بین حتا احساس های دلنشین ادامه کار تموم که سلایق صهیح و ممخ خامنبن آخر بعدی برای ذب می سنگده می شمرد مثل تنفس را برای تجربیات درستی بسیاری باید بوده باشد برمبت را می دانیم کی زندیم
در سال ۱۳۹۸ با آهنگی دو صدایی که به همراه علی زندوکیلی منتشر کرد این مصداق را شاهد بودیم. با آن مواجهه و شنونده نیز به طور مبسوط همه و همه همراه کمال مطمین بودند. اما زیرخط بسیار در همان زیرخط سکسیالیستی سکوت همراهی که موضع را عوض کرد با بیان بیشتر نقش مواجهه ، امکان دارد کنسرت امسال نیز سکسیالیستی باشد و گویی در انتظار «وای از شب‌های پس‌از‌سوم پر حلقه‌» دلم در آکسیان و همچنین خورشیدی پارسی داشته باشد که در حرارت کنسرت های دیوانگس کوچکی نامش توسط کتّان دلنوازیش کوبده شود.

توسط nastoor.ir