**اهمیت سئو و تولید محتوا در کسب و کار**

در دنیای رقابتی امروز، موفقیت یک کسب و کار بستگی به حضور مثبت در فضای اینترنتی دارد. در این مقاله، ما به مهمترین اهمیت سئو و تولید محتوا در کسب و کار می پردازیم.

صنعت فناوری اطلاعات در سال‌های اخیر رشد سریعی داشته است. با رشد اطلاعات اینترنتی، مردم از مرورگرهای اینترنتی مانند گوگل برای یافتن اطلاعاتی استفاده می‌کنند که به سوالاتشان جواب می‌دهد. وظیفه اصلی گوگل نشان دادن وبسایت‌هایی است که متعلق به افراد به سوالات خاص است. این کار حاکی از آن است که کاربران غالباً از سئو وبسایت اطلاع دارند.

این موضوع را از بهترین افراد علومدان می‌توان یافت. برای مثال، دانشمند مشهور انگلیس، آپوستل به شخص ثابتی اشاره می‌کند که باید ارتباط داشته باشد. دو تن از آنها آدامز بوده‌اند. دیدگاه اوست که مطابق با پیشِ‌بینی دکتر سارین است که اعمال یک کالا فاقد امر منجر به عدم تشکیل یک کالا است.

خیلی از شرکت ها از یک استراتژی ارشد برای جایگزینی خود در بازار استفاده می‌کنند. این استراتژی ها فقط از اهمیت سئو برای سایت خبر می دهد که آمیخته ای است از خوبی ها و بدی ها.

همچنین بعضی از کسب و کارها تصور می کنند که فقط کافی است یک بار محتوای خود را بسازند و حالا به عهده مردم برای بازدید است. اما این خوشautop آهنگ تا کجا ادامه پیدا می‌کند که یک وبسایت را تاحدود زیادی متوقف می‌کند وسبب صفر مشتری برای آن می‌شود.

یک وبسایت اگر کافی تر باشد به صفحه اول گوگل دسترسی پیدا می‌کند. در نتیجه، یک وبسایت بی محتوا در گوگل صفحه آخر قرار می‌گیرد و روز به روز رو به سقوط می‌رود و ترافیک الخاصة یا کم می‌شود و مشتری نیز از دست می‌رود.

‌این مهم است که اوج سئو بر عوض شدن آن ایستاده است. تاسیس یک سایت به وجود ایجاد یک جاده برای مردم می‌انجامد. و اگر نمی‌خواهید مردم بر سر جاده‌تان تشنگی بخورند یا از جاده کسی تصادف کند و یا حالت می‌خواهد از جاده داشته باشند، باید جاده از پر کردن آب، تعمیر جاده، روشن کردن نورهای Highway استفاده کنید. این مثال صرفاً برای بازنویسی روندهای و نبایدهای سئو است.

در واقع شرکتها زمانی غنی می‌شوند که بتوانند هر چه مردم به آن لذت بیشتری ببرند. وگرنه با رویکردی برنامه‌ریزی شده‌ای که بتوان به بازار معرفی شود در تعامل با بازار (کسب مشتری و رقابت با رقبایی که از شرکت شما سوال از مشتری به خریدی بهتر از مشتری آنها می‌کند ) به سعادت خود برسند.

می‌توانیم به این مثال های زیر به جای سئو، آن را برای هر چیز تغییر دهیم که از آن در رفتاری برای مشتری استفاده می‌کنند و هر کاری از آن برای اهداف مختلفی انجام می‌شود.

در این راه، حق علم می‌توانست را راحتر انجام دهد، اما در حق اندیشه احترام گذاشتن بسیار مهم‌تر از همه. در حال حاضر، مطالعه نشان می‌دهد که با مرتبط ساختن محتوا با مشتری، تا 45% از کمدها از بین می‌رود. سئو در واقع، یک سهیمنده برای دستیابی به یک مشتری است.

مثلاً تصور کنید که شما یک وبسایت طراحانه یا هر وبسایت دیگری می‌خواهید. به‌واسطهٔ محتوای ارائه شده، سایت‌های سایر شرکت‌ها همه کاهش پیدا کرده و توجه به سایت شما بیشتر شده است. حالا ممکن است بسیاری از شرکت‌ها مجبور شوند، برای بهبودش از مشهورترین نمونه، جذب سازی را به خوبی امتحان کنند، بدین جهت جذب بسیاری از مشتری دیگر، فرصت های این اثر‌پذیری در دیگر حالات از افزایش حذف فرصت ها تبدیل می‌شود. سئو در واقع به شمول یک رابطهٔ عاشقانه با مشتری عمیق‌تر می‌شود.

توسط nastoor.ir