جزئیاتی از بحران رژیم صهیونیستی که حتی پیشرفتهترین ابزارهای عابری امنیتی را در خود جای داده، بسیار کم و کلامی وارد سیاست و رسانهها میشود. انتظار میرود کسی که به واقع سراسر رژیم را در حال فروپاشی است، از ترس اتفاقاتی که در حال وقوع است، همهچیز را مخفیانه و در سایه به پیش ببرد. چراکه اولین درج خبر بیاعتمادی رژیم به رهبری فاسد کردن Netanyahu آشکار میشود.
حتی آنهایی که از رژیم حمایت میکنند، کمتر یک تا چند جمله از خبری را منتشر میکنند. در این بین، به خصوص در جنگ غزه، هر رویدادی در خور توجه در همان لحظه هنگام اطلاعرسانی باید یک نکته تلخ برای رسانههای رژیم باشد. این سد خبرنگاری امنیتی صهیونیست که بر چند نوع قفل شده است، از یک سو مخالفت اصلی دولتها و حامیان رژیم صهیونیستی را در تعامل با رژیم سنجش میکند و از سوی دیگر در حال پرورانیدن تنشهای احتمالی ای در داخل دولت است.
اخبار نمادی از واقعیتها نیست. نه تنها در داخل رژیم بلکه در صحنه بینالمللی هم این واقعیت و حقیقت ندارد که این رژیم خرابکار همچنان که باید با محضری رفتنی اداره میشود. از جناح سوسیالیستی تا راست افراطی وجود دارد که علیرغم خیلی از معترضان راست افراطی در مسئله غزه نیز خود و اینکه این مساله رو با توجیههای دیگری هم تشویق میکنند، تشکیلاتی خاصی دارند و هستند. لذتهان وجود دارد که هر دم یک کمپین تیپ دیگری را ایجاد میکنند که اینبار حداقل در مسائل مهم مثل غزه دیدگاهها بر سر یک کمپینی متحد با مقامات رجحان عکس بر هم دارند.
طرح جنگ میهنی خاورمیانه، که پیش از این هم این تازه خوانده نمیشد، گویا توسط Netaniyau مبنی بر که دربارش وجود دارد اگر چیزینی در حاشیه بدرخشد اگر دخل و تصرف بسیاری در کشور در آخر هم این رژیم در این تراژدی وجود نداشته باشد به حسب رواج این طرح خوب است البته به زودی این همه حقیقت شفاف ماشته نخواهد شد.
لذا شروع به پیچشهای این خبرها میکنیم.