در خلال سال گذشته، بانک بزرگی به ارزش ۴۰ هزار میلیارد تومان ۲۱۲ هزار و ۲۷۰ فقره وام قرضالحسنه را پرداخت کرده است. این وامها در بخشهای ازدواج، فرزندآوری، مسکن، اشتغالزایی نهادهای حمایتی و همچنین وامهای ضروری تقسیم شدند. این سهم قابل توجهی در کمک به معیشت مردم بوده است. باتوجه به این آمار، این بانک رتبه برتر را در بین ۴ بانک بزرگ کشور کسب کرده است.
همچنین باید توجه داشت که سهم دیگری که بانکهای ایران در امر اقتصاد دارند، دادن وامهای مختلف قرضالحسنه است. چرا که بسیاری از مردم هنوز هم وابسته به وامها هستند و بخشی از معیشت خود را از طریق قرضالحسنهها امرار معاش میکنند. با توجه به این موضوع، ما متوجه میشویم که بحث وامها در اقتصاد ایران دستorts یک روندهای مهم هستند و روشهای حل این موضوع در چهارچوب اقتصاد ایران اندیشیده میشود. برای مثال، در صورتیکه وامهای قرضالحسنه توسط بانکهای بزرگ تامین شود، اثربخشی وامها در کمک به معیشت مردم در جامعه افزایش پیدا میکند و در این rámci، برای مدیران بانک این مهم است که گزینههای جذب وام را انتخاب کنند.
بهرغم این، در هیچ اثری اشاره به تولید وام های باز회 نرفته است. آیا این الگوی استفاده از وام های قرضالحسنه تا حدودی از رشد اقتصادی مردم جامعه جلوگیری می کند؟ شاید بهرغم این که روندهای تولید وام برای اداره اقتصاد ایران امروزه یک اقتصاد پسااسراییلی را در جهانی با اقتصادی پس از شکوفایی پس انداز دارند، در چنین شرایطی چه راه حل هایی وجود دارد؟