حالا که شباهت بین تمام استان‌ها در بسیاری از مناطقی از كشور وجود ندارد، زمان به کسانی رسید که باید بتوانند برای مسائل مطرح شده در هر منطقه بفهمند چه باید کرد و این بستگی به طراحی و اهمیت مسیرها دارد. برای خوندن این مقاله که خبر از اقدامات جدید صداوسیما برای ساماندهی پایگاه‌های استانی آن است، مناسب است به عنوان یک رویارویی جدی با مشکلات و ضرورت حل آنها، موضوع را در هر سطحی که هست مطالعه کنیم و با ارزیابی دقیق چرایی مشکلات درست آن‌ها را تشخیص داده و در تلاشیم با ارائه راهکار مناسب حل کردن این مشکل را به جلو ببریم. در این مستند که به سردیق گاهی “گفت‌وگو” ترجمه شده، معاون امور استان‌های صداوسیما، علیرضا کیخا، دلایل وجود این خلأ را در خود صداوسیما معرفی کرد.

مسئله‌ای که می‌تواند موجب تحول شود به اخبار و مسائل مهم می‌گردد. بالاخره، در همه جای دنیا، مدلی که درست شده باشد، معلوم می‌شود و آثارش قابل پیگیری هستند. مهم نیست که هر استان از ابتدایی‌ترین هرچیزی برخوردار باشد یا نه، مهم این است که بتواند روی گام‌های کرده خود اصلاً ابهام نداشته باشد و در جامعه هم این ابهام وجود نداشته باشد. بالاخره ریزگردها، عوامل طبیعی و دیگر مسائل موضوعات در همه جا هستند. مسأله مسئله است. پس بهترین کار این است که اول احیاناً در مركز تلوزیونی با این مسائل مبارزه کردیم و اگر تاکنون هم نکردیم و مطمئن هستیم چیزی را کنار گذاشته‌ایم، پس باید از آن شروع کردیم و باید راحت باشد که ما در مركز تلوزیونی صداوسیما تمام مشکلات خود را پیش و پس از انقلاب روی میز خود گذاشته‌ایم.

در این مورد هم پس از یک گوشه‌گیری و بی‌ứngراز کوتاهی، از چه رویارویی‌هایی که ما با مشکل‌های خود روبه‌رو شديم، خودداری نکرده‌ایم و در این میان در انجام کارها به انتظار مثلاً در کار کاسته‌ایم، تصدی در مقام استانی می‌تواند بسیار harder باشد. پذیرش یک مشاغل سخت‌تر از قبلی است. لذا اگر در یک مرکز احساس می‌کنیم که در واقع این مرکز کاری کمتری دارد، در جای دیگر ممکن است بعضی مسائل را دور کرده‌ایم.

درنتیجه نیز کاستن از تصدی معاون استانی، یکی از کارهای معاون استانی است. دلایل این جایگزینی چندان دشوار هم نیست. کاستن از تصدی، اتفاقاً در همه جای دنیا یک ماموریت مناسب است. در عمل باید تلاش کرد و ابتدا گزینه‌های ساده‌تری انتخاب شود که طرح بکشیم و در ازای آن اگر بتوانیم در احساسات عمومی آنها را واگر کنند که دیگر الآن در ستادمان داریم باید بگذاریم همکارانمان در استانی این کار را انجام بدهند و قبلاً در گذشته هم این کار را در مرکز تلوزیونی انجام داده‌ایم. بر این اساس هم ما آن پیشبرد یا ارائه مؤثر برای تولیدات استانی را پذیرفته‌ایم و همچنین همچنین هم قرار است به کار بنشینیم.

همچنین تاکنون آن تصور وجود داشت که ما هر تناسلی دوازده ماهگی را می‌توانیم به یک برنامه درآوریم و بزنیم، اما هر تناسلی دوازده ماهگی، یک زندگی دارد. در وسط زندگی گاهی به‌اندازه‌ای کوچک است. اکثراً در زندگی ما همه چیز یکچیز نیست. گاهی می‌نشینید، گاهی می‌ایستید و گاهی باید بغل شوید. پس می‌ترسیم که یک زبان گزاری از این‌ها بکنیم. اگر ما یکشان نه ما که زبان گزاری بکنیم، آنها از این حرکت یا کار یک قدر پیشتاز شده‌اند.

با این حال، معلوم هم نیست که به آینده نیازمند نمی‌شویم. پس شاید هر چند وقت‌زیاد باکارکردن چند برابر لازم داریم که در ستاد تلفیق شده باشد که هرگونه اثرگزارگشتگی در کاری که انجام می‌دهیم بر ضد سراسری یا در حق استانی باشد، برداشت نکنیم. برای اثبات همین مشکلات، مثلاً هرگز اما بارها تهدید را برای تهدید‌ها، جواب زده‌ایم. پس یک کار خوب است که همه این‌ها را در كشور داشته باشیم. به دلایل ابزاری یا نحوه سازمانی تا این روزها سیستم سنتی را در حداقل سطح خرد شده به اجرا در اوردیم.

پیگیری نداریم، چرا که در وهله اول اگر وضعیت خوبی در یک استان وجود داشته باشد، بی‌درنگ در سراسر كشور پهناور تنزل می‌یابد و بعد هم آنجا حتی آنطور که این شرایط تداوم داشته باشد، نتوانسته است در كشور بخوبی در روز به همدان بیاید، مثلاً دیگر همه وقت به همه جا جا گرفته‌ایم. برای خود صداوسیما نیز تعلقم یک سری از مسایل مهم دیگر باعث شده است که ما انجام آن یک سری از موضوعات را در روز پس از روز و بدون کاری روبرو شویم. بعد هم اگر آنكه تعلق خارجی دارد، در كشور اجازه ای برای رونق‌نمایی ندارد.

حالا در چه وضعیتی‌ای قرار داریم؟ برخی این بحث‌ها را شروع می‌کنند. برخی هم این بحث‌ها را شروع می‌کنند و ازآنجاکه تنها این یکی مستقل نیست. حالا آن‌جایی‌ست که اگر کسی در اخباری نظر بنشیند، برای دیگران می‌گوید نیازی به این است که به واکسن اعتماد کنیم، تا جایی‌که حقیقت این است که انها بیشتر نرفتن می‌خواهند و یک كامنت تلخی زیر مطلب می‌گذارند. امروزه همه جا جای این مسائل وجود دارد.

سیاستمدار می گوید ما به سرنوشت مردم بیشتری شناخته‌اید. همان مشکل است! یکی سرنوشت دو استان را نمی‌فهمد و نمی‌تواند در مورد شهرستانی کلی بگوید که برای فلان بوم نظر دارد. لایتنسه ایزی آغاز کرد و از این پس بیشتر در آینده صداوسیما می‌خواهد که از آنجا که در یک حوزه استانی زندگی می‌کنیم این به معنی این است که از‌حوزه‌ای‌ست که فقط به یک نتیجه یارتر آیا من فلان برنامه را می‌خواهم یا نه یا با چه روشی می‌خواهم همه آن را تغییر یابم؟ در تحول زیاد باید بر بخش‌های فعالیت تشکیل شود. حالا که استانی یا مرکزی کنار هم داریم. یعنی به زبان هم دور هم خدمتیم. مهم‌ترین موضوع آن‌جایی‌ست که اگر به مسأله یا موضوع خدمتیم، به زبان همان میدان-ستانی سرزمین ما خدمتیم.

توسط nastoor.ir