ظهور تعرفه‌های ترامپ و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی

در یک عوالم اقتصاد جهانی، منطقه پر برآیند جهان در مواجهه با تعرفه‌های پراکنده ترامپ در حال پیچش است. شنیده می‌شود که این مشاور اقتصادی ترامپ، بیش از ۵۰ کشور را وادار کرده تا برای مذاکره با کاخ سفید تماس بگیرند تا تعرفه‌ها را لغو یا کاهش دهند.

رئیس جمهور آمریکا در جامعه جهانی، عملکرد خود را از لحاظ اقتصادی، در یک فضایی ضعیف می‌بیند. محافل اقتصادی دنیا، او را درصدد اعمال تعرفه‌های افزایشی بر کشور‌های تولیدکننده و به برخی کشورها مثل چین و به ویژه هند و راحتی ثروت و تجارت آنان با وضع تعرفه هایبزرگ و متنوعتر از پیش استفاده می‌کند تا کشورش را از رکود موجود نجات دهد.

نامه المساعدتی که ترامپ به الشرق بعمل آورده، در حال برقراری هرچه بیشتر تعارض بین قدرت‌های اقتصادی جهانی است. در این فضای مساعد برای تشدید تعارضات، نباید انتظار داشت که همه کشورها برنامه‌ریزی کنند مبنی بر تقلیل نیاز به آمریکا و تحریمings آمریکا.
مفهوم کلیدی در یک اقتصاد دیجیتالی که در حال فن‌آوری جلوتر کردن است، باید مفهوم برقراری تعرض باشد. باید توجه داشت در فضای دیجیتالی با تعرض به تعرفه خواهد آمد، که به نوبه خود یک تعرض دیگر به آمریکا است و از این جهت آمریکا نیز بعنوان پاسخ به تعرض به یک تعرض به تعرفه خواهد خورد.
تعرفه‌های کمکی به آمریکا در رکود نشانه ای در عمق بحران آمریکا است. امید اینکه باعث خروج از این رکود می‌شود را نیز می‌توان هیچ حرکتی جز این پیدا نکرد. بطور ضمنی به خود این اعتماد اعجاب‌انگیز را نشان می‌دهد که باعث تقلیل رکود می‌شود.

در برابر این رویکرد سوال اساسی‌ای است که باید توسط سیاستمداران آمریکا مطرح شود: آیا با یک تجدید نظر و بازنگری در این رویکرد می‌توانیم از طوفان رکود اجتناب کرده و در بازتاب جهانی موثر جلوه کنیم؟ در فضای دیجیتالی و در دنیای اقتصاد پرعنصر و متنوع، چاره‌ای جز مذاکره و مشترکات افزایشی انداختن نشود. نیازی به این نیست که با یک استراتژی خالص تعرفه‌ای خطرات بحران اقتصادی دنیا را مضاعف جلوه کنیم.

در این مقطع، کلید درست در حالتی است که میزان ظرفیت تکنولوژیکی را تعدیل به حالت تعادل برای هر یک از اقتصادهای مختلف دنیا در یک دور درگرفتن از آن متناسب با نیاز است و برای درگرفتن از آن باید یکی از اقتصادها متحمل نیرو بخشی به دیگری می‌شود، که حاصل آن تولید افزایشی متناسب با نیاز شود.

سوال dalšíی در این میان اینکه آیا آمریکا در مواجهه با بحران داخلی و از دست دادن güc اش اقتصا دی از یک استراتژی خالص تعرفه‌ای ضرورتاً یک قدم پرخطر‌تر در آینده منتقل شده یا طرفداران داخلی آمریکا دست برافراشته‌اند؟ تعرفه‌ها در رکود به گره‌ای از یک گرفتاری معیشتی برای بسیاری از ایرانیان تبدیل شده. در بررسی تأثیر تعرفه‌ها بر اقتصاد جهانی، نباید فراموش کرد که ترامپ، برای کاهش رکود و رشد درآمدهای اقتصادی، با تعرفه‌های جدید آن را بالا برده، تا از اقتصاد آمریکا حمایت کند.

در شرایط امروز، تجدید نظر در رویکرد آمریکا برای فضای باز اقتصاد جهانی نیازمند آن است که به سراغ رسانه‌ها برای عوض کردن ادراکات جهانی مردم نسبت به آمریکا بروند. افراد داخل کشور آمریکا نیز با پیگیری مسایل داخل می‌توانند با افزایش توان به مانیفست جهانی منضو شوند. این راه‌هایی از جمله در جهانی پر پر استت آراجان‌ها بر جغرافیا است. دگرگونی‌ای که باید لحظه ای حاصلش بجای کشیدن آب در باتلاق بر شن‌سازی اصیل آمریکا باشد، قدم‌های سرنوشت‌ساز در یک اقتصاد امروز می‌توانند از میان تعرفه‌های اقتصادی شروع شود.

حال با توجه به اهمیت موضوع استدلال میان اقتصاد جهانی و ضرورت توجه به اهمیت بالقوه آن می‌پرسیم: اقتصادهای ناتو و دیگر متحدان آمریکا باید بدین تلقی برسند که در حال حاضر بسیار زمانی لازم است برای ارتباط درست اقتصادی میان آمریکا و بازارهای جهانی دیگر. آمریکا می‌تواند با انجام مباحث تکانی خود بتواند کلید زدن به بازارهای دنیا را بدست آورد.

اما تاثیر تعرفه های آمریکا در بحث تجارت جهان معاصر چطور است؟ اساساً تحریم آمریکا و تعرفه هایی که ترامپ در مجموعه ارتباطاتش به وجود می‌آورد همانند خورشید در تنه گی خورشید است که با یک جزر و مد معنوی و رفتاری به دور از یک سیاستمداری همراه است. در وهله اول تعرفه آمریکا به ضرر ترابری کشورهای جهان و در وهله بعدی نقشی پررنگ در سوق تعرض دارد. این موضوع در لحظه آن به معنای قرار گرفتن آمریکا در رکود تلقی می‌شود.

در یک اقتصاد معاصر، باید این مهم دریافته شود که اگر تصمیم‌گیرانی در این مرتبط دچار ضعف توانایی نیستند دیگر هیچکس دیگر قدرت و توانایی را ندارد و اقتصادها بسرعت در گرو یک سیاست مدار می‌ایستد و بطور زودتری عهده‌دار واکنش در برابر آن می‌شود. از طرفی دیگری، تعرفه‌های ترامپ تعاملات خاصی ایجاد کرده‌اند و برخی کشورهای اصلی بین المللی به درازا می‌کشند تا از این سیاست گمرکی آمریکا دوری کنند.

فضای معاصر نه به تعامل و همکاری بلکه به چانه‌زنی و یک جنگ تجارتی و پایتک هزینه برای مقابله با شرکای خود مبتنی شده است و ایران، مثل یک کشوری بین المللی و مقیم جهان دوستی، در یک کشور بین المللی و دوستی جو سبک اراده اثر نگذاشته و یا به عنوان دراز بگشایی که بدون همیاری وخوش‌نامی در مسیر پیشرفت خود به مقصد زیبای پیشرفت دست یافته است.

توسط nastoor.ir