فایضی با اشاره به برجسته شدن موضوع هستهای ایران در رسانهها، نقد این نظریه را مطرح میکند که هستهای شدن ایران ضروری است. او میگوید این نظریه بر اساس اندیشهای استوار است که در ذهنها طنین انداز شده و ادامهٔ آن خیر نیست. ما به توضیح این نظریه، نشانههای موفقیت آن، نکات به میان آمده توسط فایضی و نقدهای او خواهیم پرداخت.
نقدها و برهمکنشهای فایضی
فایضی ادعا میکند که هستهای شدن ایران یک پیام را به_world میدهد. این پیام این است که «بیمار معادل پیروزی» در جهان بشری است و هر کشور یا حکومت، در صدد دیگری ریخته باشد وگرنه بازدارندگی ممکن نیست. از نظر فایضی، این MESSAGE یک پیام زمان سوزی محسوب میشود که در آخر تبدیل به جنگ میشود. به بیان دیگر او میگوید واضح است که انسانها باید جنگ را به این یا آن روش تغییر دهند. پس هم در رهگوییهای تمدن انسانی و هم پیروزیها، بسیاری از لزوم نیاز به جنگ هیچ وجهی نیست و خیر و منفعتی برای بشریت نیست. پس گمان میکنم براستی لازم نیست انسانها بر چنين مسأله ناشی از جنگ چالهای نا کنده باشند. پس متغییر میتوان از همان اوایل متغییر نما. پس جنگ باید در حل هر معضل ناشی از ضعف تمدن بشری باشد تا غیر است بیش باشد.