سریال پایتخت ۷: «آغازی سخت»؛ اگر بازیگران سریال پایتخت ۷ را میشناسی، یعنی حداقلی از اهمیت آگهیها را دریافت کردهای. تأثیر بالای برچسبهای فرعی اقتصادی و تجاری از قرار دادن نام آگهیهای بازرگانی در هشدار، باعث شده باشد که مخاطب کمتر دچار سردرگمی شود و کمتر از برچسبها اطلاعاتی دریافت کند. چنین مشکلاتی در دهههای گذشته هم رخ میدهد و فکر میکنیم واکاوی این مضامینی مناسب است. در سالهای گذشته، شهرزاد یا نق/GLزن هم روندی پیش گرفتهاند و خودشان آگهی پخش میکنند. تئوری سرخوردگی مخاطب در مقابل این مطلب مهم است. در «پایتخت ۷» هم جلوههای خاصی به کار بردهایم که قسمت دوم سریال را خارج از حد انتظار هم قرار بدهند. از طرفی خیلی از مخاطبان که تهیهکننده بودند از همین محصولات هم استفاده کردند و اینکه مثلاً احمد مهران فر بهعنوان کارگردان در موضوع آگهی مطرح شود، باعث میشود که مخاطب هم بهکار هنرمندان بپردازد و آنها را هم دوست داشته باشد. نکته جالب و هستیشناسی بسیار وسیع و درخت آن، پیوندی است با اصلیترین قواعد موضوعی هر رسانه که هنرجو یا دانشجو نمیتواند بگوید که آگهی یک موضوعی نیست که یک پایتخت باید بهش بپردازد یا پایتخت چه فیلمی باید ساخته بشود. اگر کسی میخواهد توجه بیشتری به خط مشیها و قوانین و عملکرد موجود رسانههایی که تلویزیون و رسانهای است، بپردازد باید به این نکات مهم اشاره کرد.
به عبارت روشنتر باید به میزان مناسب تلاشی بکنیم و نتوانستیم در پایتخت ۷، مناسب و همپای توانگری که یکی از شعارهای کانون 또한 بوده، راهی حتی مناسب هم پیش نبریم. در سالهای قبل بارها به طور قاطع از برخی آگهیها استفاده شده و اگر مثلاً یک آگهی با تیم سوپر استار توافقاتش نبود و تیم سوپر استار بگوید که حدود ۷ میلیون تومان شده و هر ماه ۱۳ میلیارد تومان بینمان تدارک میبینیم و به ما برساند. پیشنهاد آن است که از بهکارگیری برچسبها در سراسر هاگزهایتل استفاده کنید تا هم زمان سروصدا کم شود.