راهاندازی کمکرسانی به رئیسجمهور آمریکا توسط کمپین ترامپ و ایلان ماسک، افزایش تلاشها برای برانگیختن واکنش مخالفتهای دموکراتها، اتحادیههای کارگری و گروههای مدافع را در پی داشته است. این کمکرسانی، که تلاشهای ایلان ماسک را به موضوع اصلی تبدیل کرده است، نظرسنجیها را نشان میدهد که محبوبیت او تا حد زیادی کاهش یافته است.
ایلان ماسک، با بیان اینکه قصد دارد جلوی کلاهبرداری را بگیرد، مدعی شده است که افراد بدی قصد جانش را دارند. این ادعا در حالی مطرح شده است که هزاران نفر از کارگران دولتی اخراج شدهاند و هزاران نفر از مردم آمریکا مقابل شعبات تسلا تظاهرات کردهاند که برخی از این تظاهرات به خشونت کشیده شده است. ماسک در یکی از سخنرانیهای خود، حزب دموکرات را به سازماندهی این تظاهرات متهم کرده و اتهامات دیگری را در آن برقرار کرده است.
این وضعیت، هم منجر به افزایش تظاهراتها در مقابل شعبات تسلا شده است و هم به افزایش بحران در کشور آمریکا. به واقع، به نظر میرسد که در این کشور، مشاجرات سیاسی و ایدئولوژیک بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواهان، حتی به دیگر بخشهای جامعه نیز تبعیت کرده است.
اما پرسش این است که چرا ایلان ماسک و دولت ترامپ این مقدار تلاش را برای پاسخگویی به این اتهامات و یا برای فریبی از مردم انجام میدهند؟ آیا دلیل واقعی این تلاشها، مخالفت با رسواییهای سیاسی و اقتصادی نیست؟ یا اصلا این اتهامات، بخشی از یک بازتوجیه است که به سود ایلان ماسک و دولت ترامپ به کار برده شده است.
در مجموع میتوان نتیجه گرفت که این بحران نشان دهنده یک تشدیدکنندگی بر سر ایدئولوژیهای مناقشهبرانگیز این دو حزب است. سؤال این است که آیا در آینده حکومتهای فراگیر در کشور آمریکا را میتوان انتظار داشت؟ و آیا این حال ممکن است به خود این کشور بقدر دیگری بیفزاید؟
ارتباط با این پرسشها میتواند در خوانندگان این مطلب، درک عمیقتری از این موضوع ایجاد کند.