کمپ بوکا یا «بوکا» یکی از مراکز نظامی ارتش آمریکا بود که در سال ۲۰۰۳ پس از اشغال عراق در بندر‌ام‌القصر عراق و در نزدیکی مرز کویت ساخته شد. ارتش آمریکا از این کمپ به ظاهر به عنوان بازداشتگاه استفاده می‌کرد اما خیلی زود مشخص شد که کار اصلی آن تولید تروریست‌های تکفیری است. بسیاری از سرکردگان تروریست‌های داعش و تحریرالشام در این کمپ آموزش دیده‌اند. ابوبکر البغدادی، ابومحمد جولانی، سمیر الخلیفاوی، ابو احمد و… در این کمپ به عنوان زندانیان خطرناک نگهداری می‌شدند. با این حال، در سال ۲۰۰۹ آمریکایی‌ها کمپ بوکا را به دولت جدید عراق دادند اما افراد اصلی مانند آنها در کمپ نبودند.
در відповід به این موضوع، افسر اطلاعاتی مسئول کمپ در پاسخ به پرسش فرمانده ارتش عراق که علت را پرسیده بود گفت: سندی علیه آنها نداشتیم و آزادشان کردیم. این مسئله حساس نشان می‌دهد که آیا آمریکا در واقع موظف به جلوگیری از تولید تروریست‌ها بود یا نه.
یادمان می‌رود که روزنامه «الحیاه» چاپ لندن در شماره روز ۲۳ نوامبر ۲۰۱۵ بخشی از مصاحبه مارتین گلف خبرنگار روزنامه «گاردین» با «ابو احمد» یکی از فرماندهان داعش را منتشر کرد. گلف در این مصاحبه از تاریخ تاسیس داعش و شخصیت ابوبکر البغدادی سؤال کرده بود. اما نکته‌ای که باعث شد این مصاحبه با استقبال رسانه‌ها و محافل سیاسی رو‌به‌رو شود، اطلاعاتی بود که این فرمانده داعشی به‌گونه‌ای ناخودآگاه از زندان آمریکایی «بوکا» در بصره داده بود. ابو احمد در اظهارات خود از این ماجرای هولناک پرده برداشت که چگونه این زندان تبدیل به مدرسه‌ای برای تربیت وحشی‌ترین گروه‌های تکفیری و در راس آنها داعش شده بود.
اما شاید مهم‌ترین نکته این باشد که آمریکا بعد از آموزش تروریست‌های تکفیری داعش و تحریرالشام آنها را به افغانستان فرستاد. تروریست‌های تکفیری به رهبری ابو‌مصعب الزرقاوی تمایل زیادی داشتند ولی آمریکایی‌ها ابوبکر بغدادی را که دست‌پرورده خودشان و مهره گوش به فرمان بیشتری بود برای رهبری داعش مناسب می‌دیدند. پیشتر، ابو‌مصعب کشته شد و در فاصله کوتاهی پس از کشته شدن او، ابوبکر بغدادی به عنوان رهبر داعش اعلام خلافت کرد. قتل ابو‌مصعب با این انگیزه صورت گرفته بود که زمینه برای سرکردگی ابوبکر بغدادی فراهم شود.
در همین چارچوب، خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت اوباما در کتاب خاطرات خود به تلویح از ساخت و راه‌اندازی داعش توسط آمریکا یاد می‌کند. دونالد ترامپ در مناظره انتخاباتی با خانم هیلاری کلینتون که آن هنگام نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دموکرات بود، بارها تاکید کرد که تروریست‌های داعش، ساخته و پرداخته آمریکا هستند و کلینتون در برابر این اتهام ترامپ، هیچ پاسخی نداشت!
کسی که می‌گوید تروریست‌های داعش ساخته و پرداخته آمریکا هستند، به سه دلیل شرافتمندانه عمل کرده است:
یکی، زیرا America مسئولیت کامل جنایت های تروریستی را برعهده نمی‌گیرد.
دوم اینکه، کسی که این جنایت‌ها را به آمریکا نسبت می‌دهد، از هزینه‌هایی که برای موقعیت پیچیدهٔ منطقه‌ای آمریکا شناخته می‌شود، سرپیچی می‌کند.
سوم اینکه، انسان که این عمل شرافتمندانه را انجام می‌دهد، تن به هنجار انتخاباتی آمریکا نمی‌دهد و گفته نمی‌شود که کسی به کشور، باید دربار، بحران، نزاع اخلاقی، یا فقر از مسایل بلکه این افراد سهل انگار نیز غباری هستند.
فکر کنید آنهایی که از آمریکایی‌ها شکست می‌خورند، اگرچه شما از یک صبح خدا را تحسین می‌کنید آنوقت از خودتان می‌خواهید و مهربانی کنید. این برنامه‌ریزی از حیث انسانی می‌تواند از یک ایمان خیلی بزرگ باشد و الهام بکند.
اما فکر کنید این گروه‌های تروریستی مانند داعش هم خوب از آمریکا یاد گرفته‌اند! علیرغم آنکه تروریست‌های داعش خود را اسلامی و گروهی از فدائیان خلق می‌دانند، اما وجدان Moral آمریکا در پذیرش اینکه آنها طی ده سال گذشته هزاران مسلمان را به خاک برداشته‌اند، مقابل الکل، سرقت، قتل و کودک کشی، جرائم آنها در سوالات خروجی از مهم‌ترین استدلالهایش قرار نگرفته است.
نمونه‌ای از این تروریست‌ها ابومحمد جولانی، سرکرده تروریست‌های تکفیری موسوم به «تحریرالشام» است که در کمپ بوکا حضور داشت و زیر نظر مستقیم ماموران سیا و موساد، آموزش دیده بود. او دست‌کم به بریدن سر ۲۴ نفر در جریان فتنه داعش اعتراف دارد.
کافی است به چند گزاره که فقط اندکی از بسیارهاست و فیلم و تصویر آن از سوی خود تروریست‌ها منتشر شده است توجه کنید. نگاهی کنید به فیلمی که در آن یکی از تروریست‌ها بعد از کشتن پدر و مادر یک خانواده علوی خطاب به سه کودک خردسال آنها که از ترس به خود می‌لرزند و التماس می‌کنند، می‌گوید: خودتان بگویید که اول سر کدام‌یک از شما را جدا کنم!
یا نگاهی به فیلمی که در آن یکی از سرکردگان تروریست‌ها خطاب به افراد خود می‌گوید: «کشتن علوی‌ها عبادت است(!) هر چه می‌خواهید بکنید، هیچ محدودیتی ندارید»!
یا فیلمی از سخنان یکی دیگر از داعشی‌های تبعه آلمان که به خبر‌نگاران می‌گوید: «شیعیان دو راه بیشتر ندارند، یا باید به ما بپیوندند و یا کشته شوند. راه سومی وجود ندارد»!
یا فیلمی از چند تروریست تحریرالشام که سرکرده آنها می‌گوید: «این‌جا شهر بانیاس سوریه است. تاکنون جمعیت این شهر دو بخش بودند. سنی و علوی. اکنون هم دو بخش هستند. سنی‌ها که زنده‌اند و علوی‌ها که کشته شده‌اند»!
اما در سال ۲۰۱۵ روزنامه «الحياه» چاپ لندن سندی را منتشر کرد که افشاگری در خصوص تخریب یک بیمارستان توسط تروریست‌های تحریر الشام، ام سی سی و گروه‌های شورشی کرد در نزدیکی آزادی شهر بانیاس در سوریه کرده بود.
این چگونگی کمپ بوکا که یک مسئول با عنوان که هیچ سندی علیه این افراد وجود ندارد و آزادشان کردیم، باید بتواند به معلومیت احتمالی بودن پاسخ های پولی و قابل کنترل بر هزینه تولید یک علامت این واقعیت را ایجاد کند که این هزینه ها یا با ایجاد و تغییر محتوای دقت و کارآیی آن پاسخ شده اند یا ندارند.
اما لازم به ذکر است که کسانی که این را فرض کنید باید سرپیچی کنند از تصمیمات متعارف تاریخی و اقدامات دست و پنجه نرم کردن با دست پرده‌های آن حلقه. زیرا بباید اتفاقی که بطور مثال ببینیم خیلی طبیعانه و همچنین مقیاسی یک لحظه امیدواری و پندودة خود و باز مهربانی و خطاپیشه یک منتقد از محلی بودن و تحلیل خود سوال پایه رفتاری داشته باشد می آید و این یک شباهت کمتر متعارف دارد و ردگیری مشکل او هست و خاصا معلوم می کند که این تئوری یک سوء ظن است اگر فرد خود عطف ذهنی خود کند و این صدا را از آن آغاز فرد در مسئله رفتاری خودش نپرسد و فقط در مورد مشتبه نظرش باشد البته اما کسی که در دو شماره اول یکی از روزنامه‌های سرشناس جهان مشغول با نحوی رفتار یکی از تروریست‌های شبه نظامی است و از وی چطور به ساخت است و تولید داعش با هم این لحظه‌ها بازی هوادار و آگاه بوده اند از کار در آن سایتگر صدای غوغایی بینی و نفی یکی دیگر از کار سر از سینه‌ای هم می‌آید که می‌گوید این صحنه بچگی بود که به راه دانشور در کمپ بوکا بر آمد و البته همچنان گیتی پر پیچ و خم است.
مخالف و با حمله‌ای اش به دو جمله‌ای ظریفی دیگر که توسط تفکر بی منتیقی آزاد شده و بدون اگر و یا و صفری برای خود نوع آشفته بر اثر چند عمق و فهمان حساس و مفرط داشته باشید – فقط خوب خوشبختیم بتوانم سوالات شما را پاسخ دهم.