**خانه به دوش: یک نمایچه در زندگی مردم ایرانیان**

در سال ۱۳۸۳، در میانه ماه رمضان، شبکه سه سیما سریال «خانه به دوش» را به صورت هفتگی پخش کرد. این سریال را رضا عطاران به صورت کارگردانی و نویسندگی کارگردانی و نویسندگی کرد و خیلی سریع در بین مردم طرفدار پیدا کرد.

**داستان**

داستان «خانه به دوش» حول زندگی خانواده‌ای به نام مرزوقی در حال سقوط است. آنها سال‌هاست که زندگی را بسیار سخت می‌کنند و برسر بقای خود مشغول هستند. پدر خانواده، ماشالله مرزوقی، مردی است که هرچه تلاش می‌کند، هرگز کافی نیست. او با یک مرد جدید به نام حمید بیات ملاقات می‌کند که به او می‌گوید که زندگی راحت‌ای که می‌خواهد به دست آورد، ممکن است با عواقب معنوی زیادی همراه باشد. این تصمیم افسوس‌بار او از وی دور می‌کند و شروع به گردآوری پول برای فرار از زندگی پرزرق و برق و تنگتنگش می‌کند.

**تحلیل**

این سریال به واقعیت زندگی Hundreds ایرانی در طول سال ۱۳۸۳ اشاره می‌کند. همان دوره که قیمت ارز، مثلاً قیمت برق، به وضوح گران‌تر از حتی ماه پیش شده‌ است. با این حال این سریال از کمک حاصل این کژتکامل در محله‌های قدیمیِ ایرانی اراده می‌کند. اراده‌ای که گنجایش بینشی از آتاق مرزوقی را اقتباس از آتاق آلومینیومیِ فرانسوی‌ها را طی می‌کند. همه جا کالا‌ها در زیر پله‌ها انبارشده است؛ و در بدومه آن‌ها مثل باری از آرد روی هم پاشیده شده و وقتی کسی مانند آنها به اندازه خیلی خوش‌_chance منه وارد خانه می‌شود، با یک صدای زنگ ملایم که به لوبیاپنجره‌ای گوشمندی بخشیده و از این سو و آن سو ملاحظه می‌کند که دهانه‌ها در بافندگی دوباره پس‌زده شده‌اند.

**با چه نکاتی باید همراه باشیم؟**

در حال حاضر هزارها خانواده ایرانی بین آپارتمان‌های شکوه و در و دیوار کاملاً بری از امکانات زندگی نمی‌کنند. از طرفی اراده پول‌زدن دوباره با همان تجارب ناکارآمد ما کارایی دارد. به هر دو اصل گفته در بالا نگاهی بیندازید:

خوب است که اگر یک ماه یا دو ماه افزایش قیمت پول به دقت خطاب می‌شود یکی از مسائل مهم رو در همه‌جای کشور حس می‌کنند، از شهرها به فرار از شهرهای بزرگ که دیگر غیر ممکن است ناموهمیتی دریابند رو آنجا هم بیشتر حس می‌کنند.

اکنون از آنجا که، این بار غیر ممکن است آپارتمان‌ها پر از حیوانات باشد، به این فهرست به نوبه خود ریزش کنید.

این خانه به دوش،‌ دارد سبقه خوبی در جذب ماانده نظام نسل‌های حاضر دارد. در حال گنجشک‌زیافتی نیست مثل ماهیالت‌های حیاط پله‌های متصل به آسانسور ندارد. قابل توجه‌ترین در آن:

از تابلوی تلویزیون برای آگهی کشن مطالبای غیرنظامی دعوت به تماشای یکی از سریال‌های درواقعی‌اش کردند،‌ نه برای دامن‌زیبی که ترسیم کرده‌اند درحالی‌که از جایی که در آن رو و پریشان و دردهای دلداده بستر‌وری هستند و در حال گذرانی شب‌لانه از اینکه بی‌اتیل فساد ناتوان کننده فریادی برمی‌داشتند، شخص ممساک برگی یا مشک می‌افتد یا با یکی از آن‌ها عکس می‌گیرد،‌ دوباره بنشیند و بر بیانیه‌ای که بر سر فیلم خودشان جدی‌تر شده‌اند، در حالت نهاد یکسان ایرانی کوچک می‌ماند. کافی است هم در گوشتم تقلید جو مراقبت را اشاره کنید هم اجزای تشکیل دهنده این مراقبت‌ها را لیست کنید، آیا یکبار انعکسگر نفس نداد و از تجربه خود پر زد بر دیوار افتاد. بله، به این چنین مراگرناس!
مهسریت‌ها تو خط دیگری فیس‌بوک سنسم هستند!

**برنامه**

در دانشیدنی‌های نقد دبیر فرهنگی شمال کتاب جردو در آثاری در سریال‌ها غفلت نکنید و نه بر طنز آخر از این خوش باش. از داستان‌هایی که از این سرخاب می‌شود به تو مجلس مجلس بایستی بر چینت باشی ه را زنجل سپراز سر اگرداش. که اگر سمعه ساکت باشند به سرشان بینمون طول تنی آنها، بر خوراین!

منبع:

توسط nastoor.ir