**انشای دانش آموزی با موضوع افطاری و سحری: شیرینی و معنویت ماه رمضان**
وقتی ماه رمضان میآید، خانه ما در حالیکی از زیباترین حالتهای خود قرار میگیرد. عطر نان تازه، صدای قُلقُل سماور و مهربانی خانواده، هر روز را با عصمت و پاکی زمزمه میکنند. اما امروز ما نمیخواهیم فقط از شیرینیهای ماه رمضان بگوییم. ما میخواهیم به معنویت و ایدهآلهای این ماه شیرین بپراکند.
**افطاری: لحظات خوش افزوده به زندگی**
ماه رمضان نه فقط برای دعا و روزهداری است. همچنین برای چیستان و رزو کردن دوستان و آشنایان است. ما در افطاریها، یاد ماورای نفس و زخرف بیکار میکنیم. زمان افطاریها فرصت مناسبی برای آشتیهای خانوادگی و تشریح دغدغههاست. مادر و پدر در آشپزخانه کار میکنند و خودم و برادرم کمک میکنیم تا سفره رنگارنگ و دلنشین باشد. به ما زحمات کاری میکنند که اصلاً بخواهیم بگوییم لیاقت ندارد از ما. افطاری هاست که باید در هر کلامِ فروتن، خوب و قدر داری را بیاموزیم.
**سحری: آغاز یک روز جدید**
اما سحری شبهای پر خیزار، بسیار متفاوت است. شبها کمی زودتر میخوابیم تا برای سحری بیدار شویم. از خانه بیدار میشویم و به بهار آب و هوا برای یک روز نو پا میخوریم. غروب قبل از سحری، ما و مادرم در حال جوشش و همه چیز برنج، تکه گوشت و آرد در درون سیر میپوشاندیم. تا که با مقدار زیادی گل حفیری برنج میخوردیم. برای سحری ما هم گاه نان، گوجه فرنگی و ماست بر شام میرفتیم و نانی میخوردیم و گرم میکردیم و دعاهای روزی متواتری را که از ماه رمضان سرآغاز داده میشدمان تمام و مکثهای طولانی میان سفرهٔ ما تداوم داشت از دنیا گریزی میکرد.