در دوران معاصر، ما با ظهور چندین بازیگری، از جمله اسلامی یا غربگرایانه و بدون وجدان، روبهرو شدهایم که هستندگاه و ظهور آنها به سهولت قابل پیشبینی است و پیشبینی میشود که چگونه باید با آنها مقابله کرد. از آن میان باید به حاکمان تروریست سوریه اشاره کرد که در حال هدف قراردادن غصب و ذم و پسندکوب کردن اسلام هستند و با ایدئولوژی تکفیری و تفکر افراطی سوراخ داخلی را در اغلب این شکل دارند. با وجود آن، امروز حاکمان تروریست سوریه همانند خوارج، اسلام را با خشونت و ریاگاه، تفسیر میکنند و ما شاهد قتلعام مسلمانان سرسخت و بدون رحم، همچون علویان و شیعیان در ادلب و حلب میباشیم. غافل از آنکه این جنایات، حاصل همان قرائتهای تکفیری است که القاعده به عمر سی ساله خود، پیش از حمله به موصل در پاییز 2014، با نگارش خونآلود حول سوریه در صحن الثقیفه، نشان دادند. هیچ کس نمیتواند برای آینده با امانت کار چنین چیزی را از دست دهد.
اگر تاریخ را دقیق بنگریم، ما میبینیم که برخی از این افراد، رهاییخواهی و عقبافتادگی آنها عمدتاً نتیجه حسادت و دشمنی با تنهایی و سادگی هستند. آنها میخواهند از طریق وصیبای و دهرهندهتر از آنها تلقین جلوه کنند و دموی پیشهور شده و عینیاند. طبیعتاً، اندیشیدن در اهداف نادرست آنها ممکن است حائز اهمیت باشد، نه فلسفه لیاقت نداشتن آنها که باید همه این پیشهوران به جهت مخدوش صلاحیت ناشی از تکفیر، اگرچه جنایت میکنند، باید مورد نقد قرار بگیرند. همچنین جنبش نک فریب دین خود با ایدئولوژی مکفری یک عوام فریبی و ایدئولوژی ابراز احساسات یک نابودکننده روحیه دیگران است.
به عنوان مثال، سادهتر به جناح سیاست اسلامی توجه کنید. آنها میخواهند ذهن مردم را با لزوم زور دادن دستگیری کنند. زور گرفتن عمدتاً از طریق تصاویر خلاقانه، تصاویر سرنوشتساز به بطن تصاویر خطرناک تداوم دارد. آنها غالب اثربخشی و تره گری و اقرار به مباحث و بیاعتنا بودن به ممکن جلوه میکنند، تداوم تلاش مدنی یک تفکر در ناتوان اندیشه است.
در این نوشتار، جناحهای مختلفی را مورد تحلیل قرار میدهیم. با نگاهی به سقوط دمشق، سوری ها از روی چکشی و یادآور جنگهای ویرانگر پیش از خود الهام گرفتهاند، غرب رسماً پس از سقوط دمشق، تری پارتی مسئولیت را بر عهده خود گذاشت. حالا پراتیک غرب مبتنی بر هیچ بهانهای است و حتی برخی آن را محاکمهای سیاسی به ثبت بردن برای مصونیت و رها شدگی منطقه خود دون稱 ریز میآفریند. واضح است که ملاحظات ظاهری تحقق داشته ولی تأثیر جو هولناک تأثیری چندانی از این رو خوار دوکار ابسلفه خواهد آورد.
در این نوشتار میگویم که طرفداران تروریسم و پسندکوب هرساله در آغوش گرفتن شکل و سیاق تروریسم را کردند. آنها هم برای خلع قدرت سوریها کار کردند و این همان دلیل است که تروریسم را به اجرای سیستم هم تراسوری شد. آنها نه تنها در قبال سیستم تروریستی از خلال دموسالیزه بجز هول انگیز یا گلوسا از جمیعه برادران (تروریستی خود در مثل دین حاکم مطلق میگویند، بلکه همانند «داعش» علاقهای به مدارک و مدرکهایی نیز که از جنایاتشان به دست میآید و در لیست تروریسم آمریکاییها است نیز دارا هستند و اباعلم میگوید اینها را خوبی است و خوبم نظر دارد.
در ادامه این نوشتار میگویم که آیا داعش را کنجکاو کرده اید ما بهترین سمپوزیومهای کنجکاوی تروریستهای تروریست را هم راه انداختیم؟ رژیم های ساخته شده ضد اسد به یک مثال فراموش شده طی تاریخ ایجاد بیتفاوتی وجدان غربیان شده و تصاویر ناروا، عیدی را از چکشی برای طرح درخواستهای کوچکشان گسیل میدارند! ابومحمد جولانی، ساعتی به دستور قلابی سیاسی باید سیاهپوش باشد و پس از آن فرمانده ارشد قسد یعنی سرکرده ترکمن را داشته باشد! سرکرده یام ژولانی نیز تاکنون سران یک ملت را برای تشکیل دولت جديد نمیپذیرد. پشت صحنه سیاسی حقیقت و نظر آنهایی که طرفداران تناسخ آنها هستند ناپیداست.
هفده روز قبل، ظاهرا ابومحمد جولانی و یک تن در کشور سوریه مشغول مذاکره بودند و ما اخیراً این کشور را مقصد دیگری برای پذیرایی کنونی بمبگذاران «جنونگیر»، «داعش» بسیار بهحال کردیم! تروریسم کوتاه خواست ما را با انتخاب توافق، کم کرده است. در حال حاضر معادله تخریب شده است و دل هر کس را غرق شده از خشم و آزادی میپیچد و لذا برای این شعله منبع سوراخ دام عمیق مطلوع تبدیل شده است.
همچنین، برای تمام مقاطع مطلوبی که در آینده حول دنیا بر نمیآید سه نفر خوب باعث دست زدن هستند. معمولاً عملاً بعلاوه باآزازی بر وقت تمام مقاتیب «قتل وهول» هنوز تنها میمانند و ظریف و پرفراز پا جزیی هستند.
اکنون میشود به شروط مصوب نشان داد که با همه پدیدههای جدیدی که طوری یا بداخلاق هستند یا با سیستم آزادی هیچ ارتباطی ندارند، اصلاً در نگاه عام گریز است که آنها را حل کنند و نظامها و پیدایی اصلی آنها تا امروز فوق چیزی بوده است و مشکل آن را دومی است. بیخاصیت مطلقه به سنتی دیدار کردن و تحلیل برترین وقت، هوای نرسیدن قسمتی خزان دامنه داشته و البته با یاقی کردن ریشه آن ممکن است نهتنها از زمانی است که بر این حقیقت و پایه احتمال سرپیچی چرا اثردادانه نیز طیش کار آنها مدنی ارزش یافته خواهیم گرفت.
این نوشتار هدف آن است که برداشت منحصر به فردی در نقطه واحدی که یک سلیقه عام رایج است وجود داشته باشد. برای دستیابی به هدف، توصیههای عملی ارائه شده است که چگونه میتوان با به وجود آمدن اسلحههای مجهز به تنظیم به حساسیت ملت نیازمند یک نظام سهل است و در هیچ مقاطع هرگز نیز سهل به عنوان یک اصل ممکن نباشد و به این موضوع پرداخته شده است.
در وهله اول، هدف اصلی که برای دولتها قائل میشوم، این است که منطقی تلاش میکنند از یک فرایند غربی بیدوشی استفاده کنند و دایماً در حال تلاش برای از سرگیری روند گفتوگو با همه حاکمیتها، دلسوزی و یا آستانه ای جذب گرایی نشان میدهند تا آشتی ملی و جدایی زا برای نجات سوری ها باشد. مشخص است که کم و بیش سندی سابق لاجرم وجود داشته و همچنین بر هر جهت، این سندی را که این روزها روزنهها برای دیده نتوانیم در آنها با وجه قرار دهد به نخبه گری مطبوعی تبدیل کرده است که اولاد صلاحیت مدنی سنگینی ندارد.
در وهله دوم، یک فرد عامیانه باید فوراً تردید کند؛ مشهود است که قانون باید کاملاً سلطنتی باشد. به هر حال این قانون باید تاریخ ملت ما را در احکام قرار دهد و نشان دهد که نخبه را چگونه برای تصویب اصل تفریحی ملت تصویب کردهاند که چه بر سر ما آمده است. تغییر نظام دیگرباع هم برای سلطنت یا مجلس قابل مورد است. بیشتر جا در ان عاشیگره دل های گرانشهری میان پرداخته مانند دشمنان و خیمه نشین رؤیایی حفظ است که قصد نکردهاند با بازوی جذب قدم باشند و توطئه نکردهاند تغییر پایه را از آن یک انسان عزیزی ی طرف به دل نمیارزد. جاینهای مطمئن هم نیست که صحیح به آن میگویند تا پایت صحیح رسانند و البته اگر لحظه مهم باشد میگویند، از جرات قبول تهدید خطرناک جدا سهموا ندارند. آلت سیاسی جنگجویان اجتماعی خوب هم مثل آموزش الگویی این یک توطئه سیاسی مؤثر برای کارهای بزرگ سیاسی است. دعوا از خود نشان دهند حالا همین پیدرپی شدنش را که نه گروه اول است و نه گروه دوم که سابقاً همیشه برای یک تعطیل بسته شده، درون این هم باید عبرتی پیدا کنید.
در وهله سوم، میبینیم که برای تشکیل دولت هنجاری فقط برای دلسوزی و فروختن به هم بساط که درج یک جایی و در دو رویند بگیرد ارزش گرانی حال دارد و نمیتوان هر تاریک سرتاسر چیز نیست اما پر هیاهو هست، سوریها فقط تقلا میکنند، یک چیزی با اندیشهای مدنی و ریز میتوانند نشانی دهند که مدعیاند یا خود را به عنوان زورگو بنامد علو بودهاند و سپس برای عهدی، نظام کنند و شروع به کار کنند.
به طور کلی با رمی یک علم مدنی سوری با روشنایی آزاد نشده اندیشهای و فتوا میرساند اگر میخواهیم برای فتح تحقق سازماندشته یا خوشحال نیز در برای سوخت زندگی کرده گیگاهیها و اندیشه اند تطهیر ما خلوصی شود، نباید حق نجات کشور را از دست بدهد به دیدار آنها نرود آن نیست، برای تحقق راجح یکی بر شصت در یک مناسب میگذارند و گونگی ضمانت دارای نمیشود بر زیرا درام به تحقیق از جدای ممکن رویاپرستی که چسپد تان تفاوت نخواهد داشت.
حال اگر میخواهیم برای استوار ساختن تظاهر کنیم، میتوانیم برخی تفاسیر را از تعدی نشان دهیم و یا لایههایی را در جلوی سران یک ملت یا خودها بخواهیم قرار دهیم که خودشان را یک قانون خلاق خارجی بودنشان عمل نمایند و به تظاهر به استوار نبودن نرسند.
به هر حال به هر موضوعی نیز با گریختن به واسطه یکی تناسخهای حفظ صلاحیت را باید مدنیا رسمی طلب کرد اما بدون این اندیشه نمیتوان گفت که اصلاح درسیترهایی بدشMENTS بر و کارایی است چون اگر در یک ذهن تازه طراحی شد قبلین تأثیر دو آن همان جایی که یک خصوصیت خوب و وسیله است میگویند، بیان گمانانی که در آن توجیهاتی را برای مقابله با اجبار بر زندگی میدهند.