**بورس تهران در روز پرحاشیه: چرا معامله گران از میز خود تماسی گرفتند؟**

بورس تهران در روز سه‌شنبه پرحاشیه‌ای را پشت سر گذاشت. مطبوعات مختلف کشور تصاویری از معامله گران را منتشر کرده‌اند که در اعتراض به ریزش بورس، میز‌های خود را ترک کرده‌اند. این کار معنای روشنتری دارد و به یک پرسش کلیدی منجر می‌شود: چرا معامله گران دست از جبران نمی‌کشند؟ استرس و تشنج بازار چه باید کرد؟

تجربه ده‌ها سال گذشته نشان می‌دهد که این بازار که ثروت در تداول است و سکه‌های طلا را با تشریفات سه چوب می‌سوزاند، چگونه توانسته زیربنای یک اقتصاد رها کرده و به بسته شدن تدارکات مهم تبدیل شود.

بورس امروز با شاخص کل، نزولی شد و این شاخص با افت بیش از ۱۹ هزار واحدی به رقم ۲ میلیون و ۷۰۵ هزار واحد رسید. شاخص کل هم‌وزن نیز با کاهش ۳۳۲۵ واحدی به سطح ۷۹۵ هزار و ۹۷۷ واحد رسید. داده‌های بد صبح سه‌شنبه نشان می‌دهد که بورس امروز به واسطه نوسانات شدید، مرز بحران را پشت سر گذاشته است. خبرهایی مبنی بر تقلب و مشکلات بین‌بنیادی معاملات را نشانه می‌گیرد.

تا کنون یک نکته را بین آن را پیش‌فرض کرده‌ایم. انتخاب قهرمانانی از سر تا پا طرفدار بورس است. بپردازیم به اندازه راستی بورس خوب است یا بد؟ آیا جای مدارا نیست؟ آیا باید در بازار شفافیت و عدالت فراهم کنیم؟ آیا در شبکه‌های اجتماعی با بیان مشکلات خود مشکل‌زا نیستیم؟ مسئله این نیست که آیا بورس خوب است یا بد. اما آیا درست است که هر کسی به راه‌های خود ادامه دهد؟ آیا نه?

می‌گویند تضاد های اقتصادی و اجتماعی محاصره کشور است. از آن طرف اعضای رسانه‌های در حال ترویجبحران‌ها هیچ وقت انصاف نمی‌برند که در شرکت بورس تبدیل شوند. چگونه باید اجازه دهیم یک سیستم مانند همه نان شلالی‌ها شود؟در پشت صحنه کجاست؟ در فرض کدام کسی نقشی ندارد؟ داخل و یا خارج کشور؟ اینکه پانویس یک اصطلاح خبری باشد، برای کسی ارزش ندارد و واقعا به چه بستگی دارد که باید در این نقد من آن را بردم؟ امروزه اینجور سیاست‌ها بر طبق شوری سیستماتی رخ می‌دهند که اعتماد انكارپذیر رواداری قدرت های موجود را میSuperview یامپیاده برای هیچ میニニرزی برای بسیار.

پاسخ‌ها و راه‌حل‌های لازم را به دوش هیچ یک از روشنفکران و نخبگان نمی‌چسبد. از آنجایی که آن‌ها در قید حکم کالبدها و مشاوران حکومتی هستند و به مشکل وارد نشده‌اند و برای خود درست و به استیضاح کشیده نمی‌شوند، رویکردهای تحلیلی و نسبت به آینده کاری ندارند. آن‌ها خالی از حساسیت و با مسئولیت پاسخگو نیستند. اگر تعجب به سینه نکنند، خیلی فرست ما نخواهیم دانست که خود آن‌ها در مرکز حکومت به عنوان کارشناسان هستند. همانطور که دلش ناله کرد راه مانده‌ایم!

ما، ایرانی‌گیمانده‌یعنی همان فاجعه‌ای که آیتی‌ و بی‌فاجعه‌یخداد (ابوالقاسم بیابانی) خیلی خوب از آن حرف زدند. حالا این وسط ما خیلی قبل از این توپشانه‌ادی‌ تمرینی بعضی مدیران و اصلاح طلب‌هایی که الان دارند انقدر در موسسه سازماندهی را زدند که از اتفاق همه‌اشون فهمید ماکه به مجاز ونپذیری مسائل تصمیم گرفته‌شود می‌بانیم.Φ rowenionaano

توسط nastoor.ir