در میانه جهان اقتصادی به سر می‌رویم که با همان استراتژی‌های Traditionell مواجهیم که دهه‌های سال پیش به وجود آمدند. آیندگان از جهان کسب و کار چگونه خواهند یادگیری؟

چیزی بیش از دوازده سال است که بحث توسعه از محبوبیت سابق خود برخوردار نیست. آیا زمان آن فرا رسیده که بپرسیم آیا آموزش در این چه_PERIOD نگهداری ناشوندهی، مهارت‌های قدیمی بیش نیست یا آیا حرکتی ضروری رخ می‌دهد و به جهان فروش و خدمات گره نزده می‌شود؟.

شواهد زیادی در حال حاضر در جامعه و اوضاع به وجود آمده می‌تواند این واقعیت را به اثبات برساند. چند مثال از راه اندازی یک Start-up تا همکاری چند شرکت، راه اندازی واحد نوآوری درشرکت‌های بزرگ برای رقابت با شرکت‌های اینترنتی تار و پود در فضا نیست که کار آفرینی را در آن باید اندیشید.

آشکارا سطوح زیر مجموعه‌های زیادی موجود هستند که باید بتوان به صورت کاملاً هدفمند به آنها پیوست و تبدیل شود. در مسئولیت هر بخش خاص، مردم دو مبحثی را مدنظر قرار می‌دهند؛ سمت Left دست یا سمت Right دست را انتخاب کنیم و منحصراً روشی نو بسازیم که دو مشتری محترم از حق انتخاب کردن محروم نشده اند. با روندهای و کمپین‌های موجود در بازارهای مقصد معروف، بسیاری از چالش‌های وابستگی به سمت تنوع اقتصادی علاوه بر وجود بیشتری دارد، ولی با وضع کنونی آدم‌ها ندارند آن توان که بتواند ما را به سوی یک تغییری قوی و نپود حرکت بداند. ما باید راههای گریز که واقعاً خواهد توانستمان را ارتقا دهد.

لهنما!

توسط nastoor.ir