انشای دانش آموزی درباره چهره شهر ما

انشا در مورد چهره شهر ما

انشا با موضوع چهره شهر ما به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا چهره شهر ما

چهره شهر ما چیزی است که هر روز با آن روبرو می‌شویم، اما شاید به جزئیات آن کمتر توجه کنیم. وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوم و به مدرسه می‌روم، اولین چیزی که می‌بینم، خیابان‌های شهر هستند که با آفتاب صبحگاهی روشن شده‌اند. ساختمان‌های بلند و کوتاه با پنجره‌های بزرگ و کوچک، کنار هم قرار گرفته‌اند و هر کدام به نوعی نشان‌دهنده‌ی بخشی از تاریخ و هویت شهرمان هستند.

در مسیر مدرسه، از کنار پارکی می‌گذرم که درختان بلند آن، سایه‌ای خنک برای عابران فراهم می‌کنند. این پارک یکی از نقاط آرام شهر است که در آن کودکان با خنده و بازی‌هایشان، روحیه‌ی شادی به فضا می‌بخشند. نیمکت‌های پارک با افرادی پر شده‌اند که هر یک به کاری مشغول هستند؛ بعضی مطالعه می‌کنند و برخی دیگر به فکر فرو رفته‌اند.

یکی از ویژگی‌های مهم شهر ما، خیابان‌های پر رفت و آمد است. ماشین‌ها و موتور سیکلت‌ها به سرعت در حال حرکتند و صداهای بوق و ترافیک، موسیقی روزانه‌ی زندگی شهری را می‌سازند. با این‌که گاهی این صداها آزاردهنده می‌شوند، اما بخشی از چهره‌ی واقعی شهر هستند که بدون آن‌ها احساس سکوت می‌کنیم.

از دیگر نکات جالب توجه، مغازه‌ها و بازارهای شلوغ شهر است. این مغازه‌ها، با ویترین‌های رنگارنگ خود، محصولات متنوعی را به نمایش گذاشته‌اند. از میوه‌فروشی‌هایی که بوی تازه‌ی میوه‌های تابستانی را در هوا پخش می‌کنند، تا لباس‌فروشی‌هایی که با مانکن‌های جذاب و لباس‌های مد روز، نظر هر عابری را به خود جلب می‌نمایند.

در کنار این زیبایی‌ها، نباید از مشکلات شهرمان هم غافل شد. زباله‌هایی که بعضی از افراد بدون توجه به اطراف، روی زمین می‌ریزند، چهره‌ی شهر را زشت می‌کنند. دیوارهای بعضی از ساختمان‌ها هم با نوشته‌ها و نقاشی‌های غیرمجاز پوشیده شده‌اند که ظاهر ناخوشایندی به آن‌ها می‌بخشد.

اما با وجود همه‌ی این مسائل، من همچنان شهرمان را دوست دارم. این شهر با همه‌ی کاستی‌ها و زیبایی‌هایش، خانه‌ی ماست. هر کدام از ما می‌توانیم با کارهای کوچکی مثل نریختن زباله و احترام به قوانین، به بهبود چهره‌ی شهرمان کمک کنیم.

گاهی فکر می‌کنم اگر یک روز در آینده به جایی دور از این شهر بروم، چقدر دلم برای این خیابان‌ها و کوچه‌ها تنگ خواهد شد. چهره‌ی شهر ما با همه‌ی تغییراتی که در طول زمان به خود می‌گیرد، بخشی از خاطرات و هویت ما را در خود جای داده است. شاید روزی که بزرگ شدم و دوباره به اینجا برگشتم، این شهر تغییر کرده باشد، اما مطمئنم که همچنان همان احساس آشنای قدیمی در دلم زنده خواهد ماند.

موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش آموزی

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

source

توسط nastoor.ir