گروه رادیو و تلویریون خبرگزاری هنر ایران: سریال محبوب «سالهای دور از خانه» پس از مدتها از شبکه تماشا بازپخش میشود. این سریال که اولین سریال بلند و محبوب بعد از انقلاب و در بحبوحه جنگ بود در آن زمان محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد. همین موضوع ما را بر آن داشت تا با امانالله قرایی استاد جامعهشناسی نسبت به کارایی و تاثیرگذاری این سریال در حال حاضر صحبت کنیم.
سریال «سالهای دور از خانه» در دهه شصت با محوریت اوشین توانست باعث تحولات چشمگیری در زنان آن زمان بشود. مادران زیادی بعد از دیدن تلاش اوشین برای اقتصاد خانواده، به این سمت رفتند که ما هم دست به کار شویم و در مخارج مقتصدانهتر عمل کنیم. پخش مجدد این سریال را برای زنان امروز ایران چگونه میبینید؟ آیا همان کارکرد را خواهد داشت؟
جامعه در طول 30 تا 40 سالی که از پخش اول سریال «سالهای دور از خانه» گذشته تغییرات شگرفی کرده و با دهههای پیشین انقلاب قابل قیاس نیست و طرز تفکر مردم بسیار تغییر کرده است، به هیچ عنوان نمیتوانیم ادعا کنیم تاثیری که این سریال در افکار جوانان، دختران، زنان و خانواده جامعهی دهه شصت داشته، از این جهت که سختی را تحمل کنند یا در قبال سختی به موفقیت برسند، الان امکانپذیر باشد. برای اینکه سریال «سالهای دور از خانه» برای جامعهی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده است. آن زمان ژاپن برای ترغیب جامعه به تلاش و پذیرش سختی بالاخص در زنان و خانواده این سریال را ساخته بود. البته ژاپن توانست با کار، تلاش و کوشش به پیشرفت، توسعه و موفقیت هم برسد. جامعهی امروز ایران چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ طبقات و ساختار فکری با جامعهی دههی شصت متفاوت شده است. از آنجا که از دیدگاه جامعهشناسی، ارزشها و هنجارهای فرهنگی است که موجب رشد و توسعهی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و روانی و فکری جامعه میشود، بررسی تغییرات فرهنگی در سنجش رشد جوامع موثر است. در فرهنگ ژاپن وظیفهمداری و مسئولیتپذیری از طریق تعلیم و تربیت به نسلهای بعدی القا کردند. اما در ایران این اتفاق نیفتاده. جوانان ما، نه در خانواده و نه در آموزشوپرورش جهت این امور پرورش پیدا نکردهاند.
دلایل کم شدن تاثیر این سریال در حال حاضر ایران را چه میدانید. چرا که امروز هم به لحاظ شرایط معیشتی شباهتهای کم و بیشی به دهه شصت وجود دارد!
زمانی در جمع اساتید گفتم در قبل از دوران باستان بچهها باید کار خودشان را خودشان انجام میدادند و هر کس خودش عهدهدار این مسئولیت بود. یکی از جمع اساتید حاضر که در ژاپن تدریس میکرد گفت در ژاپن وقتی دخترم را به مدرسه بردم، به دخترم گفتند باید میز خودت را تمیز کنی و حتی در تمیزی کلاس مثل تمیزی شیشه پنجرهها هم مشارکت داشته باشی. البته از یک دانشآموز سال بالاتر خواستند که او به دخترم وظایفش را آموزش دهد. بنابراین سیستم ژاپن تلاش کرد بعد از سال 1949 که جنگ جهانی تمام شد، بچهها را وظیفهمدار و مسئولیتپذیر بار بیاورد. جامعهی ما در این امر غفلت کرد. علاوه بر آن، امروزه سلطه، قدرت و گسترهی فضای مجازی اصلا و ابدا با 30 تا 40 سال قبل مقایسهپذیر نیست. شما در آن دوره تلفن همراه و بعد فضای مجازی نداشتید تا بوسیلهی آن به دنیا و اخبار در کسری از ثانیه دسترسی داشته باشید. آن زمان رسانه محدود بود به تلویزیون و رادیو که البته اینها هم گسترده نبودند. یک تلویزیون ملی بود و بعد رادیو.
اما امروز صدها کانال در ایران برنامه پخش میکند و ذائقه مردم را تغییر دادهاند. براساس این شواهد و دلایل میتوانیم به جرات بگوییم که به هیچ عنوان پخش سریال «سالهای دور از خانه» در این زمان نمیتواند به نسبت دههی شصت بر جامعه اثرگذار باشد.
امروز شاید عدهی زیادی مثل خود من و دیگران پای این سریال نخواهند نشست. برای اینکه محتوای این سریال دیگر کارکردی برای امروزمان ندارد و قیاس مشکلات اوشین با مشکلات امروزی خندهدار خواهد بود. فرض کنید دختری مثل اوشین باشد. برود در خانهی اربابی با مشقت کار کند. به دنبال شغل شخصی برود و در نهایت صاحب کارخانه شود و الی آخر. این دوره زمانه دختران و زنان زیادی در همین ایران خودمان هستند که خودشان میتوانند الگوی چنین سریالهایی باشند. الگوی وطنی کسب موفقیت اجتماعی و اقتصادی در ایران زیاد داریم.
از نگاه جامعهشناسانه عرض میکنم که نه به طور مطلق چرا که ممکن است برای نسلی که هنوز وارد سن چرخه اقتصادی نشدهاند موثر باشد؛ اما آنها هم حالا دیگر به جای آنکه تلویزیون تماشا کنند به خصوص تلویزیون خودمان، سرشان در گوشی تلفن همراه است. بنده معتقدم که «سالهای دور از خانه» کارکردش به نسبت دههی شصت نخواهد بود.بر اساس تئوری دیوید رایزمن جوانان ما امروزه، خبرگرا شدهاند، خودمختارند، سنتگرا نیستند و از بزرگترها پیروی نمیکنند، در حالی که از همسن و سالهایشان پیروی میکنند. در نتیجه میبینید که نسل دهه هشتاد با نسلهای پیشین متفاوتند. همانطور که نسلها همیشه و به مرور زمان با نسلهای پیشین خود متفاوت بودند. الان فاصلهی بین نسلها کمتر از ده سال شده است. شتاب تغییرات اجتماعی در سراسر جهان هم به دلیل گسترش فناوری و تکنولوژی و هم به دلیل سلطه و نوع برنامههایی که رسانههای نوین منتشر میکنند، بسیار دیدگاهها را تغییر داده است و نسل امروز با نسل دیروز قابل قیاس نیست.
این سریال در نظرسنجی عمومی منتخب شده است. به نظرتان دلیل اقبال شرکتکنندگان در نظرسنجی به «سالهای دور از خانه» چه بوده است؟
طبق اخبار در نظرسنجی انجام شده برای انتخاب سریال، حدود 38 درصد به «سالهای دور از خانه» رای مثبت دادهاند. اما در جامعهای که 80 میلیون جمعیت وجود دارد، این آمار بسیار سادهاندیشانه است. اغلب این انتخابها برای آن است که بینندگان برنامهی جذاب دیگری در حوزهی انتخابشان نبوده. از آنجا که اغلب بینندگان تلویزیون افرادی هستند که با این سریال خاطره داشتند و پیش خودشان گفتند بین سریالهای «سالهای دور از خانه»، «تاجر پوسان»، «امپراتور دریا» و «اوک نیو» آنی را که خیلی وقت است ندیدهاند و خاطره بیشتری با آن دارند را انتخاب کنند. اما من فکر نمیکنم این انتخاب و بازپخش تاثیری در نسل جوان داشته باشد.
یکی از تاثیرات سریال «سالهای دور از خانه» در دههی شصت القای خودباوری به زنان برای ورود به عرصههای اجتماعی و اقتصادی بود. در حال حاضر چقدر این سریال را در این زمینه موفق میبینید؟
نسل امروز به راحتی میدانند که زن کموکاستیای نسبت به مرد ندارد. در کتاب جامعهشناسی آموزشوپرورش که دانشجویانم در منطقه 13 و 14 کار کردهاند به این نتیجه رسیدند که زنان شاغل به لحاظ میزان ساعت کار و هم به لحاظ موفقیت در زندگی و هم موفقیت در تحصیل فرزندانشان به مراتب از زنانی که شاغل نیستند برتری دارند.
به عنوان مثال نمرات فرزندان محصل زنان شاغل در سطح راهنمایی به طور میانگین 2/5 نمره بالاتر از نمرات فرزندان زنان خانه دارند. زنان شاغل حدود 70 ساعت و خردهای در هفته کار میکنند در حالی که زنان خانهدار حدود 38 ساعت در هفته کار مفید دارند. به فرض زن شاغل از ساعت 7 صبح باید شروع کند به صبحانه دادن به فرزندان، بردنشان به مدرسه، رفتن خودشان به محل کار، بعد از تایم کاری رفتن دنبال بچهها و الی آخر تا پاسی از شب هنوز در حال تکاپو است. طبق تحقیقات میدانی که در یکی از استانها انجام شده نسل گذشته به دلیل اینکه هنوز از سنتها پیروی میکنند و معتقدند زن باید در چارچوب آشپزخانه زندگی کند، یا اینکه چه معنا دارد که زن پشت میز بنشیند و با غیر همجنس همکار باشد، همچنان مخالف حضور زنان در عرصههای اجتماعی هستند. باید بگویم این جبر جامعه است. در حالی که نسل جوان به دلیل ارتباط گستردهای که به واسطهی رسانهها کسب کرده پذیرفتهاند که زن میتواند در عرصههای مختلف بدون محدودیت حضور پیدا کند.
زن امروزی دیگر از پا به پای مردان دستفروشی کردن ابایی ندارد و میخواهد خودش در کسب درآمد فعال باشد. در همین تجریش زنانی داریم که با دستفروشی و نوازندگی کسب حلال دارند. این نسل گذشته است که هنوز در برابر پذیرش حضور زنان در جامعه یکدندگی میکند؛ البته آنها هم به تدریج دارند با حضور فعال زنان در عرصه اقتصاد و جامعه کنار میآیند. مخلص کلام اوشین برای دهه شصت میتوانست الگو فرهنگی باشد؛ اما الان دیگر زنان و دختران با همت وافر خودشان در اجتماع و اقتصاد حضور پررنگ دارند.
خبرنگار: زهرا عباسی
source