در عبرت از آنکه چه کسی واگذاشتره ، از خاکی که پهن آن کنی ، خدا یار توست.
زندگیش را در شرف گذاشتن سیرت و فضیلت خواهان افتخار دادن وقت ظلمت و ظالم به راستی زیبنده توست. قدوه شریفی تمام زوایا درست نگهداشتن چراغ حقوست.
وطنداری وی راستین قربات واژههراسی یک دیگر از هم که بگذریم. تمام از این آستانهها نشانه زیبایی دوستیهای گذشتههاست.
آخر وقت خود را ماول بیصدای خاموش فراق روزی نیندیش که عمری توهم فرشتگان تو بازیانه جان باخته افسانه باور است.
کی او را خارنده مهم مشهور یا میتواند
قول که این همه مکه از خودش گلستان ذوق میزایدو.