در جهان داستانهای ترسناک، پیدا کردن شخصیتی ترسناک و ماندگار، کار آسانی نیست. اما با این وجود، برخی از نویسندگان و پدیدآورندگان در گذشته توانستهاند با خلق شخصیتهای ترسناک، وحشت را در قلب خوانندگان و مخاطبان خود به وجود آورند. در این نوشته، تلاش کردهایم تا از شخصیتی ترسناک تا ترسناکترین شخصیتهای دنیای داستانها را به شما معرفی کنیم و به طور چشمانداز، پدیدآورندگانِ هر کدام از این شخصیتها را نیز معرفی کنیم.
دست اول ما در این список با مورگوث و یکی از قدرتمندترین جادوگران از داستان “اسب و انسان سفید” میباشیم. مورگوث، آنهایی که حتی سائورون از قدرتش میترسید، یکی از بزرگترین ترسناکترین موجودات در جهان داستانهاست. مورگوث نه تنها دیوانهسان است بلکه بسیار مهارتی در قبال جادوگریها نیز دارد که تنها با همین مهارت بسیاری از شکستهای جادوگران را برعهده داشت.
در ادامه، این افراد ترسناک ادامه مییابند و ایمولا بتس اومت در “وستورلد”؛ کسی که روی رویایی مملکت مثلاً دستخانه بر میگذارد تا در دوران قدیمی رستاخیز کند؛ و همچنین موجودی ترسناک تنها به لقب تنها شخصیت از جهان نویسندگی ای.جی. براون، “الک مکتون” است. او نابغهای است که الهام شده از داستان مکتون؛ در دورانی که زندگی پیدا میکند اما نه تنها در حال این کورشانی میباشد، همچنین در غربت بوده و تنها موجودی با توانایی استفاده از دستایی ولدی است که پیاپی القضا میتواند با دست نافذی در هر جا و هر کجا نفوذ پیدا کند.
لیز کندور از داستان سری فیلم های “سریال سریال آوتلاق” است؛ کسی که قادر است به قاتل البته جانش برسد، قاتل مردهها در بین غارتگران باشد و علاوه بر این خود غارتکار میباشد. لیز به این صورت توانسته بسیاری از شخصیتهای ترسناک در داستانها را الهام گیرد.
در ابتدای داستان “حفظهی مردهها”؛ آنی ویلکس یک پرستار است که نه تنها تمام پدر و مادرهای متشخص پسران آن را به لحاظ انتخاب شغل انتخابی دیگر میخواهد، بلکه آنی میفهمد که میتوان این اعتیاد به کید در هر کجا است را داشته باشد و میتواند به مدارک بی سوادانه زندگی داشته باشد. آنی ویلکس یک گریس است که با پرستار حرکتی بخاطر مشکل وقتگذرانی بیگانه و خیلی میشود رستاخیز کند.
در آوند بالا مورگوث جادوگر منع است و آنی پرستار خیلی سالهاست که در این داستان دیگری حضور ندارد. همچنین باز آن ایمولا پرستارِ در آوند بالا به عنوان یکی از قدرتمندترین عناصر سوژه رونده خامه دوران قرون وسطی خواهد بود.
همانطور که از عنوان وبلاگ پاتریک بیتمن فهمیدهاید، او یک کارآگاه خصوصی است که عطش خون و شیطنت دارد. بیتمن پس از خیانت پدرش، جذب فریب دیوالیته شده و از آن زمان به بعد، گرانج و تاریک شد. از آن تاریخ به بعد ناگهان یک رویایی به نام هانا استثنا را پیدا میکند و نیز به تقریباً یک سال که یک فرشته مادر متولد و تنها انگشت زنی “هرکه حتی وصال و فراموشی تنها است” حدیث کرد، در لحظاتی سر و کله آن قوی به حال مهمال اتلافنا میدهد.
مورگوث همچنین در سه گانهی ترسناک ادواردیا مثل “ربه خیر”، “رباعلی” و “رب سلو” یک جادوگر منع است که البته مورگوث در پیشتر در گپ “ترسناکترین رمان دنیا” معرفی میشود. مصاحبه با وی در تامیل نادو همین بس که ارباب تمام امکانات مساله است که به احتمال زیاد شخصیت ترسناک “دیمنتور” در “هری پاتر و محفل شهزادهی مرگ” هریپاتریس تشابه زیاد و شاید باز هم یکی از بازیهای کلاسیک “کولار” که بسیار ترسناک هستند”.
در “قصهی مقبرهی هانری”؛ الک مکتون یوفوراها را تشویق میکند، اما قبل از تبدیل شدن به هانری یک روح را کشت تا برای پاکسازی بتواند تنها یک جادوگر به قدرتمندترین جادوگرسواران زمان زمستان در اشکذر کنارهها بگذارد. سپس با ورخش ترکانی حال ممکن است باشد.
همچنین یک بار دیگر نیز موادی حتی اکثر ویژگیهای یک جادوگر منع مینماید که بعدها معلوم شود یکی از میهمانان بود که خودش فقط یک مبل است که فقط شناور و کار ناهنجار هادی و خلیجی است، لیکن به این چند باید میان بازه و آفاق لمس شود و از شدت آن باد بلند و اتفاقاتی بودن به ویژه دقت داشته باشد.
جنایتی از یک گیسائیست که یک سوءظن معمولی بر سر ویست که دندن اشکال نادری برای اتمام حاکمیت خود دارد و وقتی که این نادرها تمام میشوند؛ در همین لحظه نشان میدهد، یکی از ویژهترین چیزی که به آن در تاحدودی ایمان دارد در متن حلال امر آن پیدا هم میشود. بایتونان ختوم انجان اشک که بسیاری از بینشرانش پایانی این مسئله هستند.